خانواده، واحدیاجتماعی و نظامی سازمان یافته است که در بقا و رشد نوع بشر نقش بسیار با اهمیتی را داراست و بنیادیترین نهاد جامعه محسوب میشود. خانوادههای با کارکرد سالم، بهسالم سازی فضای جامعه یاری رسانده و زمینه رشد و شکوفایی… پیشنهاد می کنیم ادامه این مطلب مفید و ارزشمند را در مقاله بررسی اثر بخشی درمان براساس رویکرد طرحواره محور بر افزایش رضایت زناشویی زنان خوابگاه دنبال نمایید. این فایل شامل 126 صفحه و در قالب word ارائه شده است.
مشخصات فایل بررسی اثر بخشی درمان براساس رویکرد طرحواره محور بر افزایش رضایت زناشویی زنان خوابگاه
عنوان: بررسی اثر بخشی درمان براساس رویکرد طرحواره محور بر افزایش رضایت زناشویی زنان خوابگاه
فرمت فایل : word (قابل ویرایش)
تعداد صفحات : 126
حجم فایل : 130 کیلوبایت
بخشی از مقاله بررسی اثر بخشی درمان براساس رویکرد طرحواره محور بر افزایش رضایت زناشویی زنان خوابگاه را در ادامه مشاهده خواهید نمود.
1-2. بیان مساله
از دهه 1990 به بعد، مطالعات علمی پیرامون رضایت زناشویی[1] افزایش یافته و در مقایسه با یافتههای علمی دهههای گذشته، حجم زیادی از این تحقیقات به جنبههای گوناگون رضایت زناشویی اختصاص یافته است (برادبری،[2] فینچمن[3] و بیچ[4]، 1999). رضایت زناشویی، نشانگر استحکام و کارآیی نظام خانواده است. سعادت و سلامت خانواده به وجود ارتباطات سالم و بالنده زوجین بستگی دارد و چنانچه پایه خانواده از استحکام لازم برخوردار نباشد، پیامد منفی آن انواع مشکلات جسمی و روانی است (ستیر،[5] ترجمه بیرشک؛ 1370).
امروزه میزانزیادی از نابهنجاریهای روانشناختی و مشکلات بهداشت روانی ناشی از ارتباطهای مختل، تعارضها و کشمکشهای درون خانواده و ناتوانی در مسائل خانوادگیاست (خمسه، 1382). عوامل موثر بررضایت زناشویی بارها توسط محققان مطرح شده است. پیچیدگی مفهوم رضایت زناشویی و عوامل بسیار گوناگون تاثیر گذار در آن، عرصه چالش برانگیزی را به وجود آورده است. سازگار شدن با فرد دیگری که به فرهنگ و زمینه خانوادگی دیگری تعلق دارد، دشوار است؛ در حالی که تغییرات چرخه زندگی نیز به این پیچیدگی میافزاید. از طرف دیگر، این فرض نیز وجود دارد که ممکن استتاثیراتی که هرفرد ازمحیط اولیهخود وارد زندگی زناشویی میکند در رضایت یا عدم رضایت آن نقش داشته باشد. بخشی از این تاثیرات، طبق نظر یانگ (1999- 1990) حاصل طرحوارههایی هستند که فرد به طور ناخودآگاه همراه با خود وارد زندگی مشترک کرده و این طرحوارهها خواه ناخواه بر آن تاثیر میگذارند. یانگ و همکاران (2003) معتقدند که برخی از طرحوارهها به خصوص طرحوارههایی که در نتیجه تجارب بد کودکی ایجاد شدهاند، ممکن است هسته اصلی اختلالات رفتاری مزمن و دیگر مشکلات بین فردی باشد. برای بررسی این ایده، یانگ مجموعهای از طرحوارهها، که آنها را طرحوارههای ناکارآمد اولیه[6] مینامند، مشخص نمود و طرحواره درمانی[7] را برای تغییر آنها پیشنهاد کرد. طرحواره درمانی یک درمان ترکیبی استکه بهوسیله یانگ (1990) براساسمفاهیم درمانشناختی- رفتاری رشد یافت. این رویکرد بر کشف ریشههای تحولی،[8] مشکلات روان شناختی[9] و کشف طرحوارههای ناکارآمد اولیه تاکید میکند (یانگ و همکاران، 2003). معمولا ماهیت ناکارآمد این طرحوارهها وقتی ظاهر میشوند که مراجعان در روند زندگی روزمره خود و در تعاملاتشان با همسر، دوستان و در محل کار به گونهای عمل میکنند که طرحوارههایشان تایید شود.
پژوهش حاضر براساس رویکرد طرحواره درمانی یانگ انجام شده است. یانگ و همکاران (2003) معتقدند که طرحوارهها به دلیل ارضا نشدن نیازهای هیجانی اساسی دوران کودکی به وجود آمدهاند. این پنج نیاز اساسی عبارتنداز: 1) دلبستگی[10] ایمن بهدیگران، 2) خودگردانی،[11] کفایت وهویت، 3) آزادی در بیان نیازها و هیجانهای سالم، 4) خودانگیختگی[12] و تفریح و 5) محدودیتهای واقع بینانه[13] و خویشتن داری.[14] هدف طرحواره درمانی این است که به مراجعان کمک کند تا راههای سازگارانهتری را برای ارضاء نیازهای اساسی هیجانی بیابند. تمامی مداخلات طرحواره درمانی ابزاری برای رسیدن به این هدف هستند (یانگ، و یشار و کلوسکو، 2003؛ ترجمه حمید پور و اندوز، 1386).
به عقیده یانگ (1999) طرحوارهها دو عملکرد اصلی دارند که عبارتست از تداوم طرحواره[15] و بهبود طرحواره.[16] تداوم طرحواره، به هر چیزی اشاره دارد که فرد انجام میدهد تا وضعیت فعلی طرحواره را حفظ کند. این مکانیسمها شامل تحریفهای شناختی[17]، الگوهای خود آسیب رسان[18] و سبکهای مقابلهای[19] هستند که در نهایت باعث تقویت طرحواره میشوند. از آنجایی که طرحواره مجموعهای از خاطرات، هیجانات، احساسات بدنی و شاختها هستند، بهبود طرحواره به بهبود اثرات مخرب تمامیاین مواردبستگی دارد. در واقع هدف نهایی طرحواره درمانی بهبود طرحوارهها است. سه سبک مقابلهای ناسازگار که عمدتا توسط افراد به کار میرود عبارتند از: 1) تسلیم طرحواره[20] شدن: وقتی افراد تسلیم طرحواره خود میشوند به درست بودن آن اصرار دارند و هیچ وقت سعی نمیکنند با آن بجنگند، بلکه تصور میکنند طرحواره درست است. 2) اجتناب از طرحواره[21]: وقتیافراد این سبک مقابلهای را به کار میبرند، به گونهای عمل میکنند که طرحواره هیچ وقت فعال نشود. آنها از فکر کردن راجع به طرحواره اجتناب کرده وافکار و تصاویر طرحواره برانگیز را بلوکه میکنند. 3) جبران افراطی طرحواره[22]: وقتی افراد این سبک مقابلهای را به کار میبرند از طریق فکر، احساس ورفتار وروابط بینفردی به گونهای با طرحواره میجنگند که انگار طرحواره متضادی دارند. یعنی درست عکس طرحواره خود رفتار میکنند (یانگ و همکاران، 2003).
اکثر افرادی که برای درمان اختلافات زناشویی مراجعه میکنند از اصلاح و تغییر الگوهای رفتاری و باورهای هستهای[23] خود ناامید شدهاند و اصرار میورزند که این باورهای زیر بنایی (طرحوارهها) و رفتارها به صورت جزء جدایی ناپذیر وجودشان است و در نتیجه نمیتوانند آنها را تغییر دهند (یانگ و همکاران، همان منبع). یکی از چالشهایی که امروزه درمانگران با آن روبرو هستند ارائه راهبردهای درمانی[24] موثر برایمراجعان است تا بتوانند در سایه آن انواع مشکلات خود را در زمینههای مختلف زندگی فردی و خانوادگی حل کنند.
با توجه به آنچه در بالا ذکر شد، پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سوال است که، آیا آموزش براساس رویکرد طرحواره- محور بر افزایش رضایتمندی زناشویی زنان موثر است؟
1-3. اهمیت و ضرورت تحقیق
رضایت زناشویی جهت گیری و نگرش مثبت زوجین را نسبت به جنبههای گوناگون زندگی زناشویی نشان میدهد (هاوکینز،[25] 1968؛ به نقل از برنشتاین و برنشتاین، 1986؛ ترجمه سهرابی، 1382). کاهش یا فقدان رضایت زناشویی، یکی از مهمترین عللمراجعه زوجها بهمشاوران ودرمانگران خانوادهمیباشد. ناهنجاریهای خانوادگی و زندگی زناشویی از عوامل خطر ساز بروز آسیبهای روان شناختی در زوجین و فرزندان آنهاست و نظام خانواده را که در واقع زیر بنای جامعه سالم است، مورد تهدید قرار میدهد. از طرف دیگر با پیچیدهتر شدن جوامع و روابط انسانی، ضرورت یافتن ابزارهای نظری و کاربردی متنوع که با پیشرفتها و تحقیقات علمی روز دنیا هماهنگی داشته باشد، روز به روز بیشتر احساس میشود. با این وجود پژوهشهای انجام شده درباره روشهای درمانی جدید در حوزه خانواده درمانی و زوج درمانی در جامعه ایرانی محدود و ناکافی به نظر میرسد.
بههر حال، در مقایسه با اغلب رویکردهای دیگر، رویکرد طرحواره- محور[26] رویکردی یکپارچه است، مخصوصا این که با توجه به نوع مشکل فرد در زمینههای مختلف، جنبههایی از مدلهای شناختی، رفتاری، روان پویایی، روابط موضوعی،[27] دلبستگی و گشتالت[28] را در هم میآمیزد. طرحواره درمانی اگرچه مولفههای شناختی و رفتاری را برای درمان ضروری میداند، با این حال به تغییر هیجانی، تکنیکهای تجربی و رابطه درمانی نیز اهمیت میدهد. یکی از مزیتهای رویکرد طرحواره درمانی، ایجاز و از سویدیگر پیچیدگی و قابل تعمق بودن آن است. درک آن برای مراجعان و درمانگران راحت است. این مدل، ایدههای پیچیده را به صورتی ساده و قابل فهم عرضه میدارد. در مرحله سنجش، پرسشنامه طرحواره یانگ به کار برده میشود که طرحوارههای افراد و سبکهای مقابلهای مورد استفاده آنها را میسنجد. این رویکرد بر بینش، به تغییرشناختی، هیجانی، بین فردی ورفتاری نیزاهمیت میدهد. همچنین به نظر میرسد طرحواره درمانی، در درمان زوجین مشکل دار نیز مفید و اثر بخش باشد، چون به آنها کمک میکند تا طرحوارههای طرف مقابل را بشناسند و بهبود ببخشند (یانگ و همکاران، 2003).
از سوی دیگر، با توجه به سوالات فراوانی که در خصوص تفاوت جنسیتی زنان و مرداندر ابراز مشکلات زناشویی وحل آنها وجود دارد، هدف این بود که این پژوهش بر روی زنان انجام گیرد. مشخص شده است که برای زنان، ازدواج منبع فشار روانی بیشتری است و آنان را در مقابل مشکلات جسمی و روانی آسیب پذیرتر میکند (هریس،[29] 1978؛ بریسکو،[30] 1982؛ جک،[31] 1991؛ به نقل از کرو،[32] ترجمه موسوی، 1384).
ماهیت رابطه زن و شوهر و توصیف آن به صورت یک رابطه محدود کننده، عامل مهمی دربروز مشکلات زناشویی است. زنان عمدتا بیشتر به دنبال درمان بیماریهای خفیف روانی و رفع مشکلات خانوادگی و زناشویی هستند (زنان بین 44-18 ساله دو برابر ونیم بیشتر ازمردان درمان را میپذیرند) ومردان گاها نسبت به درمان علاقهای نشان نمیدهند. بریسکو (1982) معتقد است که شاید دلیل این امر آن باشد که احتمالا این موضوع مربوط به تفاوت جنسی در توانایی رابطه برقرار کردن به هنگام تجربه فشارهای روانی حاصل از مشکلات خانوادگی است. یکی از منابع حمایتهای عاطفی که در این زمینه وجود دارد نظام خدمات درمانی است و اغلب زنان توسط این نظام به عنوان افرادی دارای بهداشت روانی ضعیف مطرح شدهاند که میبایست تحت درمانهای حمایتیقرار بگیرند. شایددلیل اینامر به سیستم خدمات درمانی برمیگردد که زنان بیشتر از مردان برای گرفتن مشاوره و درمان تشویق میکنند (بریسکو، 1982؛ به نقل از کرو، ترجمه موسوی، 1384؛ کارتر[33]و مک گلدریک،[34] 1990). بنابراین با توجه به آنچه گفته شد، ضرورت داشت اثر بخشی این رویکرد درمانی (مدل طرحواره- محور) به افزایش رضایت زناشویی زنان مورد بررسی قرار بگیرد.
1-4. اهداف تحقیق
هدف کلی: هدف کلی اینتحقیق بررسی اثربخشی درمان براساس رویکرد طرحواره- محور بر افزایش رضایت زناشویی زنان است.
هدف کاربردی: بهرهگیری از راهبردهای درمانی رویکرد طرحواره- محور به منظور تغییر و اصلاح طرحوارههای ناکارآمد زنان متاهل و کمک به توانمندی آنان در ایجاد، حفظ و افزایش رضایتمندی در زندگی زناشویی.
1-5. فرضیههای تحقیق
فرضیهی اصلی:
1) درمان براساس رویکرد طرحواره- محور بر افزایش رضایت زناشویی زنان موثر است.
فرضیههای فرعی:
2) درمان براساس رویکرد طرحواره- محور در بهبود نحوه ارتباط زناشویی زنان موثر است.
3) درمان براساس رویکرد طرحواره- محور در بهبود روشهای حل تعارض زنان موثر است.
4) درمان براساس رویکرد طرحواره- محور در بهبود رابطه جنسی زنان موثر است.
1-6. متغیرها
متغیر مستقل: درمان طرحواره- محور است که توسط یانگ و همکارانش (2003-1990) توسعه یافته و یک درمان ترکیبی است.
متغیرهای وابسته: متغیرهای رضایت زناشویی، نحوه ارتباط، حمل تعارض و رابطه توسعه یافته و یک درمان ترکیبی است.
متغیرهای وابسته: متغیرهای زناشویی، نحوه ارتباط، حمل تعارض و رابطه جنسی هستند که توسطپرسشنامه رضایتزناشویی انریچ (ENRICH) اندازه گیری میشوند.
1-7. تعاریف مفهومی و عملیاتی واژگان اختصاصی
تعریف مفهومی رضایت زناشویی: حالتی از رضایت و خشنودی در ازدواج است که از جنبههای درون فردی، تجارب ذهنی خوشایند و از جنبه میان فردی، هماهنگی میان انتظارات یک فرد با طرف مقابل است که در زمینههای گوناگونی چون سبک زندگی، ارتباط، رابطهجنسی، درآمدو تصمیمگیری وجود دارد (برنشتاین و برنشتاین، 1986؛ ترجمه سهرابی، 1384؛ گاتمن و همکاران، 1993).
تعریف عملیاتی رضایت زناشویی: در این پژوهش «رضایت زناشویی»، نمرهای است که آزمودنیها در آزمون رضایت زناشویی انریچ (ENRICH) بدست میآورند.
ارتباط[35]: عبارتست از فرآیندی که در طی آن زن و شوهر چه به صورت کلامی در قالب گفتار و چه به صورت غیر کلامی در قالب گوش دادن، تامل، حالت چهره و ژستهای مختلف با یکدیگر به تبادل احساسات یکدیگر میپردازند. یکی از راههای نگریستن بهساختار خانواده، توجه به الگوی ارتباطی زوجین، یعنی کانالهای ارتباطی است که از طریق آنها زن و شوهر با یکدیگر به تعامل مثبت میپردازند (فاورز[36] و اولسون،[37] 1996).
حل تعارض[38]: حل تعارض بر انعطاف پذیری همسران در تشخیص مساله و حل آن، راهبردها و روشهای بحثهای مربوط به حل تعارض اشاره دارد (فاورز و اولسون، همان منبع).
روابط جنسی[39]: احساسات افراد نسبت به روابط جنسی با همسرشان، میزان رضایت از ابراز عواطف، سطح راحت بودن در صحبت راجع به مسائل جنسی، نگرشها در مورد رفتار جنسی و رابطه جنسی در این حیطه گنجانده میشود. همچنین تصمیم گیری راجع به تنظیم خانواده و نگرش در مورد تعرض جنسی در رابطه زناشویی در این حیطه قرار دارد (فاورز و اولسون، همان منبع).
* نحوه ارتباط، حل تعارض و رابطه جنسی، هر کدام خرده مقیاسهایی هستند که توسط پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ اندازه گیری میشوند.
طرحواره: واژه «طرحواره» در حوزههای پژوهشی مختلفی به کار برده شده است. طرحواره بهطور کلی، بهعنوان ساختار، قالب یاچارچوب تعریف میشود. طرحوارهها در احساسی که ما از خودمان داریم، نقش محوری دارند. در بافت روان شناسی و روان درمانی، طرحواره به طور کلی به عنوان یک اصل سازمان بخش کلی در نظر گرفته میشود که برای درک تجارب زندگی هر فرد ضروری است. طرحوارهها، در اوایل زندگی شکل میگیرند و خودشان را به تجارب بعدی زندگی تحمیل میکنند. با اینتعریف کلی، طرحواره میتواند مثبتیا منفی وسازگار یا ناسازگار باشد و میتواند در اوایل زندگی یا در مسیر بعدی زندگی شکل بگیرد (یانگ و همکاران، 2003).
تعریف مفهومی طرحوارههای ناکارآمد اولیه: یانگ (2003-1990) معتقداست برخی از طرحوارهها به ویژه آنهایی که عمدتا در نتیجه تجارب ناگوار دوران کودکی شکل میگیرند، ناکارآمد هستند میتوانند باعث بروز مشکلات بین فردی شوند. این طرحوارهها که تحت عنوان طرحوارههای ناسازگار اولیه بررسی شدهاند، الگوهای هیجانی وشناختی خود آسیبرسانی هستند که در ابتدای رشد و تحول در ذهن شکل گرفتهاند و در مسیر زندگی تکرار میشوند. البته رفتار یک فرد بخشی از طرحواره محسوب نمیشود، چون یانگ معتقد است که رفتارهای ناسازگار بین فردی در پاسخ به طرحواره به وجود میآیند. بنابراین رفتارها از طرحوارهها نشات میگیرند ولی بخشی از آن نیستند (یانگ و همکاران، همان منبع). طرحوارههای ناکارآمد اولیه به پنج حوزه اصلی تقسیم میشوند.
تعریف عملیاتی طرحوارههای ناکارآمد اولیه: دراین پژوهش، منظور از « طرحوارههای ناکارآمد اولیه»، طرحوارههایی هستند که براساس پرسشنامه فرم کوتاه طرحواره یانگ[40](YSQ) نمره 3 و بالاتر میگیرند. این پرسشنامه در جلسه اول به گروه آزمایش داده شده تا آن را به عنوان تکلیف خانگی تکمیل کنند.
طرحوارههای حوزه بریدگی/ طرد[41]: این حوزه مربوط به ارضا نشدن نیاز به امنیت و برقرار ارتباط رضایت بخش با دیگران است. انتظار اینکه نیازهای شخصی ثبات و امنیت و تعلق خاطر به شیوهای قابل پیش بینی ارضا نخواهد شد (کاستیل و همکاران، 2007). طرحوارههای این حوزه عبارتند از: رها شدگی/ بی ثباتی، بی اعتمادی/ بد رفتاری، محرومیت هیجانی، نقص/ شرم، انزوای اجتماعی/ بیگانگی.
طرحوارههای حوزه خود گردانی و عمل مختل[42]: این حوزه انتظارات فرد از خودش و محیط را در مورد امکان جدا شدن، مستقل شدن، بقا و عملکرد موفقیت آمیز را در برمیگیرد؛ به نحوی که فرداحساس میکند برای جدایی، بقا و عملکرد مستقل یا انجام موفقیتآمیز تکالیف توانایی کافی ندارد(کاستیل[43] وهمکاران، همانمنبع). طرحوارههای این حوزه عبارتند از: وابستگی/ بی کفایتی، آسیب پذیری نسبت به ضرر یا بیماری، خود تحول نیافته/ خود گرفتار، شکست.
طرحوارههای حوزه محدودیتهای مختل[44]: این حوزه، نمایانگر نقص در مسئولیتها و محدودیتهای فردی برای خود از قبیل مسئولیت پذیری نسبت به دیگران یا اهداف بلند مدت در زندگی میباشد و منجر به مشکلاتی در رابطه با رعایت حقوق دیگران و همکاران با آنان جهت تعهد میشود (کاستیل و همکاران، همان منبع). طرحوارههای این حوزه عبارتند از: استحقاق/ بزرگ منشی، خویشتن داری/ خود انضباطی ناکافی.
طرحوارههای حوزه معطوف به دیگران بودن[45]: این حوزه نمایانگر تمرکز بیش از حد فرد به تمایلات و احساسات دیگران و در مقابل نادیده گرفتن نیازهای خود به منظور دریافت عشق و پذیرش، تداوم ارتباط با دیگران یا اجتناب از انتقام و تلافی دیگران است (کاستیل و همکاران، همان منبع). طرحوارههای این حوزه عبارتند از: اطاعت، ایثار، پذیرش جویی/ جلب توجه.
طرحوارههای حوزهگوش بهزنگی بیش از حد و بازداری[46]: افرادی که طرحوارههای مربوط به این حیطه را دارند بیش از حد بر واپس زنی احساسات و تکانههای خود انگیخته تاکید دارند و قوانین درونی شده آنها چندان سخت گیرانه است که مانع برقراری روابطصمیمانه وآرامش برای فرد میشود (کاستیل و همکاران، همان منبع). طرحوارههای این حوزه عبارتند از: منفی گرایی/ بد بینی، بازداری هیجانی، معیارهای سرسختانه/ عیب جویی افراطی، تنبیه.
تعریف مفهومی طرحواره درمانی: طرحواره درمانی، یک درمان ترکیبی است که به وسیله یانگ و همکارانش (2003- 1990) براساس مفاهیم درمان شناختی- رفتاری رشد یافت. این درمان ترکیبی از رویکردهای شناختی- رفتاری، دلبستگی، گشتالت، روابط موضوعی، ساختار گرایی، و روانکاوی است. طرحواره درمانی بر کشف ریشههای تحولی دوران کودکی و نوجوانی، مشکلات روان شناختی، تکنیکهای هیجانی، روابط درمانگر و بیمار و سبکهای مقابلهای ناکارآمد تاکید دارد.
تعریف عملیاتی طرحواره درمانی: در این پژوهش منظور از « طرحواره درمانی»، پروتکل درمانی کوتاه مدت یانگ است (یانگ و همکاران، 2003) که به مدت 8 جلسه 45 دقیقهای اجرا شد و فرصت آن ضمیمه است.
فهرست مطالب مقاله بررسی اثر بخشی درمان براساس رویکرد طرحواره محور بر افزایش رضایت زناشویی زنان خوابگاه, در ادامه قابل مشاهده می باشد.
- فصل اول:
- 1-1. مقدمه
- 1-2. بیان مساله
- 1-3. اهمیت و ضرورت تحقیق
- 1-4. اهداف تحقیق
- 1-5. فرضیههای تحقیق
- 1-6. متغیرهای تحقیق
- 1-7. تعاریف مفهومی و عملیاتی واژگان اختصاصی
- فصل دوم:
- 2-1. خانواده
- 2-2. ازدواج
- 2-3. رضایت زناشویی
- 2-4. عوامل موثر بر رضایت زناشویی
- 2-4-1. سن ازدواج و رضایتمندی زناشویی
- 2-4-2. جنس و تفاوتهای جنسیتی در رضایت زناشویی
- 2-4-3. مهارتهای ارتباطی و رضایت زناشویی
- 2-4-4. تفکر و شناخت در رضایت زناشویی
- 2-4-5. سوابق تربیتی و خانوادگی و رضایت زناشویی
- 2-4-6. خانواده اصلی و نقش شناختها، اندیشه و باورهای زیر بنایی در رضایت زناشویی
- 2-5. طرحواره
- 2-5-1. طرحوارهها و افکار خودکار
- 2-5-2. طرحوارهها و اسنادها
- 2-5-3. طرحوارهها و انتظارات
- 2-5-4. طرحوارهها و فرضیات
- 2-5-5. طرحوارهها و استانداردها
- 2-5-6. نقش طرحوارهها در روابط خانوادگی
- 2-5-6- الف). شکل گیری طرحوارههای خانوادگی
- 2-5-7. طرحوارههای ناکارآمد
- 2-5-8. منشاء طرحوارههای ناکارآمد اولیه
- 2-5-9. انواع طرحوارههای ناکارآمد اولیه
- 2-5-9- الف). حوزه اول: بریدگی و طرد
- 2-5-9- ب). حوزه دوم: خود گردانی و عملکرد مختل
- 2-5-9- ج). حوزه سوم: محدودیتهای مختل
- 2-5-9- د). حوزه چهارم: معطوف به دیگری بودن
- 2-5-9- ر). حوزه پنجم: گوش به زنگی بیش از حد و باز داری
- 2-5-10. خصوصیات طرحوارههای ناکارآمد اولیه
- 2-5-11. سبکهای مقابلهای ناکارآمد
- 2-5-12. طرحواره درمانی
- 2-5-12- الف). شناسایی و ارزیابی طرحوارههای ناکارآمد اولیه
- 2-5-12- ب). تغییر، اصلاح و بازسازی طرحوارههای ناکارآمد اولیه
- 2-5-13. بازسازی طرحوارههای حاصل از خانواده اصلی در رویکرد طرحواره- محور
- 2-5-13- الف). راهبردهای تجربی (هیجانی)
- 2-5-13- ب). راهبردهای شناختی
- 2-5-13- ج). تکنیکهای بین فردی
- 2-5-13- د). الگو شکنی رفتاری
- 2-6. حمایت پژوهشی از اثر بخشی رویکرد طرحواره- محور
- فصل سوم:
- 3-1. روش پژوهش
- 3-2. جامعه آماری، نمونه پژوهش و روش نمونه گیری
- 3-3. روش جمع آوری دادهها
- 3-4. ابزار پژوهش و اعتبار و پایایی آزمونها
- 3-4-1. فرم مشخصات دموگرافیک، نمونه مورد پژوهش
- 3-4-2. پرسشنامه DASS
- 3-4-3. پرسشنامه فرم کوتاه طرحواره یانگ (YSQ)
- 3-4-4. پرسشنامه رضایت زناشویی امزیچ
در صورت تمایل شما می توانید مقاله بررسی اثر بخشی درمان براساس رویکرد طرحواره محور بر افزایش رضایت زناشویی زنان خوابگاه را به قیمت 11900 تومان از سایت فراپروژه دانلود نمایید. اگر در هر کدام از مراحل خرید یا دانلود با سوال یا ابهامی مواجه شدید می توانید از طریق آدرس contact-us@faraproje.ir و یا ارسال پیامک به شماره: 09382333070 با ما در تماس باشید. با اطمینان از وب سایت فراپروژه خرید کنید، زیرا پشتیبانی سایت همیشه همراه شماست.
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.