مديريت منابع انسانى را «شناسايى، انتخاب، استخدام، تربيت و پرورش نيروى انسانى به منظور دستيابى به اهداف سازمان» تعريف كردهاند. منظور از منابع انسانى، همه افرادى است كه در ادارات و سازمانهاى دولتى، اعم از كشورى و لشكرى، مؤسسات غيردولتى… پیشنهاد می کنیم ادامه این مطلب مفید و ارزشمند را در تحقیق مدیریت منابع انسانی دنبال نمایید. این فایل شامل 43 صفحه و در قالب word ارائه شده است.
مشخصات فایل مدیریت منابع انسانی
عنوان: مدیریت منابع انسانی
فرمت فایل : word (قابل ویرایش)
تعداد صفحات : 321
حجم فایل : 168 کیلوبایت
بخشی از تحقیق مدیریت منابع انسانی را در ادامه مشاهده خواهید نمود.
وظايف مديريت منابع انسانى
1. نظارت بر استخدام در سازمان، به گونهاى كه اين امر در چهارچوب قانون و مطابق با قوانين و مقررات انجام گيرد و حقوق متقاضيان مشاغل پايمال نگردد.
2. تجزيه و تحليل شغل، به طورى كه ويژگىهاى هر يك مشخص و معين شود.
3. برنامهريزى براى تأمين نيروى انسانى مورد نياز سازمان.
4. كارمنديابى، يعنى كسانى كه شرايط لازم را براى استخدام در سازمان دارند.
5. انتخاب و استخدام بهترين و شايستهترين نيروهاى ممكن براى تصدى مشاغل در سازمان.
6. طراحى و تنظيم برنامههايى كه ورود كاركنان جديد را به سازمان تسهيل و به ايشان كمك مىكند تا جايگاه صحيح سازمانى و اجتماعى خود را در آن بيابند.
7. آموزش كاركنان.
8. تربيت مدير.
9. طراحى نظام ارزيابى عملكرد كاركنان.
10. طراحى نظام پاداش.
11. طراحى نظام حقوق و دستمزد.
12. وساطت ميان سازمان و سنديكاى كارگرى.
13. طراحى نظامى براى رسيدگى به خواستهها يا شكايات كاركنان.
14. طراحى نظام بهداشت و ايمنى محيط كار.
15. طراحى نظام انضباط.
وظايف مذكور ستادى است.
البته اين امور قبلا هم بوده است؛ ولى در حال حاضر، آنچه تغيير كرده، اصول و ماهيت مديريت منابع انسانى و به تبع آن، روشهاى بهكارگيرى انسانها و نظارت بر كار و عملكرد آنان است. رفتار خشك و خشن و اغلب بيرحمانه با كاركنان، كه در گذشتهاى نه چندان دور، عادى و يا حتى ضرورى تلقى مىشد، با اصول امروزى مديريت منابع انسانى سازگارى ندارد. صبر و حوصله به جاى خشونت، تفاهم به جاى امر و نهى، تشويق و ترغيب به جاى تنبيه، ايجاد انگيزه به جاى اجبار و به طور كلى، فراهم آوردن فضايى مناسب براى پربار كردن زندگى خصوصى و ادارى كاركنان، از جمله اصولى است كه امروزه كار در سازمان و فعاليتهاى اجتماعى، در چهارچوب آن انجام مىشود.
– نقش مديريت منابع انسانى در سوددهى سازمان
نمونههايى از اقدامات مسؤولان امور پرسنلى، كه مىتواند با افزايش توليد و كارآيى، به سود دهى بيشتر سازمان كمك كند، به اين شرح است:
1. كاهش اضافه كارىهاى غير ضرورى با افزايش راندمان كار در ساعات عادى.
2. اتخاذ تدابيرى براى كاهش غيبت و مرخصىهاى به ظاهر موجه و كنترل آنها.
3. طراحى درست مشاغل، براى جلوگيرى از اتلاف وقت كاركنان.
4. جلوگيرى از ترك سازمان، با مديريت درست و برقرارى روابط انسانى و اجتماعى سالم و فراهم كردن محيط مناسبى كه باعث خشنودى كاركنان، و در نتيجه، مانع از ترك سازمان و هزينههاى ناشى از آن گردد.
5. طراحى نظام بهداشتى و ايمنى مؤثر و نظارت دقيق بر آن، براى جلوگيرى از بروز حوادث و متحمل شدن هزينههايى مانند پرداخت هزينه درمان، بيمههاى بيكارى يا از كارافتادگى و زيانهاى ناشى از توقف كار و اتلاف وقت.
6. آموزش مهارتهاى لازم، به منظور تربيت كاركنانى كه بيشترين بازدهى را داشته باشند.
7. استخدام شايستهترين فرد ممكن، براى هر شغل و در هر سطح.
8. طراحى نظامى براى پرداخت حقوق و مزايا كه بتواند در جذب و نگهدارى نيروهاى كار با ديگر سازمانها رقابت كند.
9. تشويق متصديان مشاغل، به گونهاى كه زمينه مساعدى براى ابراز ديدگاههايشان درباره كاهش هزينهها فراهم آيد.(1)
فصل دوّم: تاريخچه پيدايش مديريت منابع انسانى
فلسفه نوين مديريت منابع انسانى، با وقوع انقلاب صنعتى در انگلستان(1760م.) آغاز شده است. منظور از انقلاب صنعتى، جانشين كردن ماشين به جاى انسان در صنعت است. با ورود ماشين به صحنه، امكان تقسيم كار به اجزاى كوچكتر فراهم شد و هركس موظف به انجام دادن بخش كوچكى از كل كار در كارخانه يا سيستم توليدى گرديد. كارگر مجبور به كار پراكنده نبود، بلكه مأمور كار با ماشين مشخص و در نتيجه، يافتن مهارت در آن كار بود.
از ويژگىهاى ديگر نظام صنعتى، بىاعتنايى به جنبههاى عاطفى و عدم رعايت اصول انسانى در كارخانهها بود. استفاده از كودكان، منع قانونى نداشت. آنان گاهى از طلوع آفتاب تا شب كار مىكردند. انقلاب صنعتى آثار اقتصادى مثبت(افزايش توليد و بازدهى سرمايه، رونق فوقالعاده تجارت و…) و آثار اجتماعى منفى داشت (كالا تلقى شدن كارگر، براى خريدوفروش).
– نهضت كارگرى
در پى ستم كارفرمايان، كارگران به جان آمده و متحد شدند، اتحاديه و سنديكا تشكيل دادند، دست به اعتصاب زدند و نتايجى نيز گرفتند. كشورهاى صنعتى با وضع قانون و مقرراتى با نهضت كارگرى به مقابله برخاستند؛ اما مقاومت كارگران ادامه يافت و همبستگى آنان و پيدايش اتحاديهها، طرز فكر جامعه و دولت را به نفع آنان تغيير داد و موجب توازن قدرت، ميان كارگر و كارفرما شد و «دموكراسى صنعتى» تحولات اجتماعى عميقى را در جوامع صنعتى به وجود آورد.
– نهضت مديريت علمى (1878م.)
تيلور (1856 – 1917م.) در سال 1878 چهار اصل اساسى و مهم مديريت علمى را ارائه كرد كه عبارتند از:
اصل اول: مديريت بايد علمى باشد.
اصل دوم: انتخاب كاركنان بايد اساس علمى داشته باشد.
اصل سوم: آموزش و تربيت كاركنان بايد جنبه علمى داشته باشد.
اصل چهارم: روابط نزديك و دوستانه و روحيه همكارى بايد بين مدير وكاركنان وجود داشته باشد.
اين نهضت توانست گام بلندى در جهت افزايش توليد و كارآيى در كارخانهها و سازمانها بردارد.
– روانشناسى صنعتى (1913 م.)
در كتاب مشهورى كه مانستربرگ در سال 1913 منتشر ساخت، آورده بود كه بعضى از كاركنان براى برخى كارها مناسبتر از ديگرانند. او آزمونهايى طراحى كرد تا تفاوت استعدادها و توانايىهاى افراد را بسنجد. او به اين پرسش پاسخ داد كه چگونه مىتوان افراد را براى مشاغلى كه بانيرو، استعداد و توانايىهاى بالفعل و بالقوه آنان مطابقت داشته باشد، انتخاب كرد. وى بر خلاف تيلور، كه مهندس بود، روان شناس بود و اصرار داشت از رشته خود در صنعت استفادهكند. تيلور كار گروهى را مفيد نمىدانست و معتقد بود كه هرگاه كاركنان به طور گروهى كار مىكنند، كارآيى آنان به سطح كارآيى ضعيفترين گروه تنزل پيدا مىكند؛ ولى مانستربرگ كار گروهى و وجود روابط اجتماعى در محيط كار را مفيد مىدانست.
در صورت تمایل شما می توانید تحقیق مدیریت منابع انسانی را به قیمت 14900 تومان از سایت فراپروژه دانلود نمایید. اگر در هر کدام از مراحل خرید یا دانلود با سوال یا ابهامی مواجه شدید می توانید از طریق آدرس contact-us@faraproje.ir و یا ارسال پیامک به شماره: 09382333070 با ما در تماس باشید. با اطمینان از وب سایت فراپروژه خرید کنید، زیرا پشتیبانی سایت همیشه همراه شماست.
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.