0
0

دانلود مقاله مقايسه گلستان سعدی و بهارستان جامی

643 بازدید

کتاب گلستان سعدی و بهارستان جامی ، باغی است رنگارنگ و تن پوش آن زیبایی های لفظی و معنوی است ، که بر قامت این دو کتاب ، برازنده دوخته شده است . در این رساله سعی بر این است که این دو کتاب به صورت موشکافانه ، مورد نقد و بررسی قرار گیرد . که محتوای رساله، به  پنج  بخش اصلی… پیشنهاد می کنیم ادامه این مطلب مفید و ارزشمند را در مقاله مقايسه گلستان سعدی و بهارستان جامی دنبال نمایید. این فایل شامل 139 صفحه و در قالب word ارائه شده است.

مقاله مقايسه گلستان سعدی و بهارستان جامی

مشخصات فایل مقايسه گلستان سعدی و بهارستان جامی

عنوان: مقايسه گلستان سعدی و بهارستان جامی
فرمت فایل : word (قابل ویرایش)
تعداد صفحات : 139
حجم فایل : 189 کیلوبایت

بخشی از  مقاله مقايسه گلستان سعدی و بهارستان جامی را در ادامه مشاهده خواهید نمود.

 

مقدمه

در گذر زمان ، همه چیز آبستن دگرگونی و تحول است . و سلسله های تاریخی ، یکی پس از دیگری می روند و جای خود را به سلسله های ديگر می دهند . تنها ، آثار بزرگان هر کشور می باشد که خود را از گزند داس دروگر مرگ و نیستی ، و تغییر و تحول در گذر زمان حفظ می کنند  و به موجودیت و حیات خویش ادامه می دهند .

هنگامی که ، متن زیبای گلستان سعدی ،رحمه الله علیه ، را می خوانیم گوش ما ، زیبایی                  دل انگیز نثر ، و عطر آن را با مشام دل ، احساس می کند . و مانند پرنده سبک بار ، می خواهد به ملکوت عروج پیدا کند .

 « با مدادان که خاطر باز آمدن ، بر رأی نشستن غالب آمد . دیدمش دامنی گل و ریحان و سنبل و ضَیَمران فراهم آورده و آهنگ رجوع کرده . گفتم : گل بستان را چنان که دانی بقائی ؛ و عهد گلستان را وفائی نباشد و حکیمان گفته اند : هرچه نپاید ؛ دلبستگی را نشاید . گفتا : طریق چیست ؟ گفتم : برای نزهت ناظران و فُسحت حاضران کتاب گلستانی توانم تصنیف کردن که باد خزان را بر ورق او دست تطاول نباشد . و گردش زمان ، عیش ربیع آن را به طیش خریف مبدل نکند .

به چه کار آیدت زگل طبقی ؟                                از گلستان من ببر ورقی

گل همین پنج روز و شش باشد                               وین گلستان همیشه خوش باشد »

 ( یوسفی ، 1384 ،ص54 )

و یا حکمتی ، در بهارستان جامی می خوانیم التذاذ ادبی ، بسیاری از آن به ما دست می دهد . و اندیشه این بزرگان در ادب پارسی ، فرا راه ما می شود  و چراغی می شود تا ما را به سر منزل هدایت و خوشبختی برساند .

« حکمت – هر نعمتی که به مرگ زوال بپذیرد ( آن را خردمند ) در حساب نعمت نگیرد . ( عمر اگرچه دراز بود ) چون مرگ روی نمود از آن درازی چه سود ؟ نوح هزار سال در جهان به سر برده است ، امروز پنج هزار سال است که مرده است . قدر ، نعمتی را بود که جاودانه باشد و از آفت زوال بر کرانه .

قطعه :

به نزد مرد دانا نعمت آنست                           کزو جانت بود جاوید و مسرور

نه سیم و زر که چون گورت شود جای           بماند همچو سنگت بر سر گور »

( حاکمی ،1385،ص42 )

بزرگترین گنجینه بشری ، در طول تاریخ هر کشور ( ادبیات ) آن کشور است که به صورت مکتوب  از گذشتگان ما ، به یادگار مانده است . انسانها ، یکی پس از دیگری می آیند و می روند .

ولی ادبیات ، پا برجاست و به حیات خود ادامه می دهد . و هر گاه که روی به پستی و نزول می گذارد  روح تازه ای در آن دمیده می شود و تنه تنومند آن را از گزند حفظ می کند . به راستی راز جاودانه بودن ادبیات در چیست ؟ راز جاودانگی آن را باید در زبان آن ملت جستجو کرد . در طول حیات ادبی ، همگام و همصدا پیش می رود . مانند موجی خروشان است که در برابر طوفان های زمانه ، می ایستد و خم نمی شود . و در برابر حوادث روزگار ، سر تسلیم فرود نمی آورد و ادبیات را به سر منزل غایی ، که همان رسیدن به تعالی و شکوفایی است رهنمون می سازد .

هنگامی که به ادبیات ایران ، این مرز و بوم کهن نیاکانمان ، نگاه می اندازیم به خود می بالیم ، که      در سرزمین فرهنگ و هنر زاده شده ایم .و در این سرزمین مقدس ، روح خود را تسلیم یگانه هستی   می کنیم .

با بررسی انواع نثر ، در این بخش متوجه می شویم که : در بستر حوادث تاریخی ، و تغییر در بافت اجتماعی و سیاسی ، در هر برهه ای از زمان ، نثر فارسی راه تکامل و پیشرفت را سپری کرده است . و هر گاه حادثه ای رخ داده است ، درخت تنومند زبان فارسی ، قد خم نکرده است ؛ و در برابر طوفان حوادث ایستادگی کرده است . تا ما هم اکنون ، از ثمره آن سود ببریم .

به همین دلیل در این بخش تکامل نثر فارسی را از ( قرن چهارم تا  قرن نهم هـ . ق ) مورد            بررسی قرار می دهیم ، تا در ادامه مباحث متوجه شویم که سعدی ، شیرین سخن ، چه کمک شایانی به نثر پارسی کرده است . و در ادامه کار ، جامی ، نویسنده توانا و ماهر ، با روی آوردن به نثر        ساده ، چه کمک قابل توجهی به نویسندگان بعد از خود انجام داده است . تا در بخش های بعدی  راحت تر بتوانیم کتاب گلستان سعدی و بهارستان جامی را ، با دید علمی و مستند ، مورد نقد و بررسی قرار دهیم

فصل اول                   1-  چگونگی شکل گیری نثر مرسل دوران اول

« مرُسَل اسم مفعول از ارسال به معنی رها شده و آزاد است . یعنی نثر  بی تکلف و غیر مقیّد به صنایع ادبی و فنون تزئینی کلام . و آن معادل Prosa  یا proversa oratio  در لاتین ( prose انگلیسی ) است که به معنی نثر و سخن مستقیم و سر راست و آزاد است . به نثر مرسل ، نثر سبک خراسانی ( به اعتبار اینکه نخستین نویسندگان در خراسان بودند و به لهجه مادری خود می نوشتند ) و نثر بلعمی ( به اعتبار اینکه بلعمی ، جزو اولین و شاخص ترین نویسندگان این سبک است ) و نثر دوره اول هم میتوان گفت نثر مرسل به لحاظ تاریخی دو دوره سامانیان و غزنویان ( تغییراتی ) را دربر می گیرد . آغاز دوره   اول نیمه اول قرن چهارم هجری است ( سال 346 که شاهنامه ابومنصوری نوشته شد ) و پایان آن اواخر قرن پنجم است و بدین ترتیب مدت این دوره حدوداً 150 سال است . البته نثر مرسل در دوره های بعد هم تقلید می شد ، اما در آن به اعتبار هر دوره تغییراتی دیده می شود .»

( شمیسا ، 1377 ، صص 23-24 )

« توجه و اقبالی که به زبان فارسی ، در عهد سامانیان شد . باعث شد که نثر پارسی ، مانند نظم ، رواج و رونقی بگیرد و کتاب های به زبان دری در انواع مطالب تالیف شود  و یا از تازی به پارسی درآید .      و تقریباً ، همان توجه و اقبالی را که پادشاهان و رجال قرن چهارم و اوایل قرن پنجم به شعر و شعرا داشتند . به نثر و نویسندگان ، علی الخصوص مورخان و مولفان کتب علمی و ادبی بذل می نمودند، و برای تالیف و تصنیف یا ترجمه کتب جوایزی اهدا می کردند »              ( صفا ، 1374 ، ص 136 )

2- چگونگی شکل گیری نثر مرسل دوران دوم

« سبک نثر سامانی در قرن پنجم و حتی ، قرن ششم هم تقلید می شد . البته در دوره غزنوی تغییراتی در نظام سیاسی و اجتماعی به وجود آمد که اندک اندک باعث تغییر تدریجی سبک شد . عمده ی این تغییرات اولاً روی کار آمدن عناصر ترک به جای سامانیان ایرانی نژاد بود ، لذا دیگر از آن تشویق و یا تایید ها در باب گسترش فرهنگ ایرانی و تدوین تاریخ پیش از اسلام خبری نبود . و ثانیاً به دلیل وابستگی غزنویان به دستگاه خلافت ( هرچند صوری ) نفوذ لغات عربی در فارسی بیشتر شد .

با این همه به طور کلی می توان گفت : که سبک دوره سامانی و غزنوی به یک منوال است و تحول    فی الواقع بعد از 420 هـ . که محمود ری و اصفهان را فتح کرد صورت می پذیرد . این حادثه به اختلاط مردم خراسان و عراق معروف است که بعداً به آن اشاره خواهد شد .»

( شمیسا ، 1374 ، ص 31 )

3- ویژگی های نثر مرسل ، دوران اول و دوم

« نثر این دوره ، کاملاً ساده و مبتنی بر طبیعت گفتار است . لغات عربی کم است . و ضرب المثل عربی اصلاً ندارد . آمیختن شعر و نثر به هم مرسوم نیست تا چه رسد به آوردن شعر عربی . استفاده از صنایع بدیعی و بیانی مرسوم نیست . جملات کوتاه و روشن اند . تکرار ، مخصوصاً تکرار فعل مرسوم است . سجع جز به ندرت – در خطبه کتاب – دیده نمی شود . از نظر فکری ، توصیفات بیشتر مربوط به بیرون است  تا درون و به اصطلاح نگاه ها آفاقی و عینی است ، نه انفسی و ذهنی .

از نظر ادبی چنانچه اشاره شد  خبری از نکات بدیعی و بیانی نیست » ( صفا ، 1374 ،صص 136 -137 )

مثال : « شیخ ابوسعید ، یک بار به طوس رسید مردمان از شیخ استدعای مجلس كردند . شیخ اجابت کرد. بامداد در خانقاه ایستاد . تخت بنهادند و مردم می آمدند و می نشستند . چون شیخ بر تخت شد و مقریان قرآن برخواندند و مردم می آمد . چندان که کسی را جایی نماند . معرّف بر خاست و گفت : خدایش بیامرزد که هر کسی از آنجا که هست یک گام فراتر آید . » شیخ گفت : « هر چه ما خواستیم گفت و جمله ی پیغامبران بگفتند ، او بگفت : خدایش بیامرزاد که هر کسی از آنجا که هست یک گام فراتر آید . چون این کلمه بگفت ، از تخت فرود آمد و آن روز پیش از این نگفت »

 ( اسرار التوحید ، ص 216 )

از اوایل قرن ششم ، به علت حوادث تاریخی و تغییر در اوضاع سیاسی و اجتماعی آن زمان ، نثر    مرسل ، جای خود را به نثر فنی می دهد . و نثر ساده و روان جای خود را به تن پوش لباس های فاخر وزن و قافیه همانند شعر می دهد . وظیفه خود را که همان انتقال تجارب به آیندگان است به فراموشی می سپارد . و اگر بزرگانی مانند : ( سعدی ) در قرن هفتم ظهور نمی کردند ، معلوم نبود که بر سر نثر فارسی ، چه آورده می شد .

فصل دوم :           1- چگونگی شکل گیری نثر فنی در بستر تاریخ ادبیات

« سلطان محمود در سال (420 ) هـ . ری را تصرف کرد و این امر که باعث اختلاط مردم خراسان و عراق شده بود می توانست ، زمینه تغییر سبک باشد . چه مردم خراسان ، از مرکز حکومت اسلامی      ( بغداد ) دور بودند . و برعکس مردم عراق ، بیشتر با معارف اسلامی و زبان عربی در تماس بودند . مضافاً بر اینکه زبان مادری مردم عراق ، فارسی رایج در عراق نبود .

اما محمود در سال ( 421 ) هـ . در گذشت . و بعد از چند سالی ، برسر پادشاهی بین مسعود و محمد پسران او اختلاف افتاد . سرانجام مسعود در سال ( 431 ) هـ . در دندانقان مرو از سلجوقیان شکست خورد . و همراه با دیوانیان خود ، به طرف افغانستان و هند رفت . ( غزنویان دوم ) سلجوقیان یک راست از خراسان ، به عراق عجم رسید و اصفهان را پایتخت خود کردند و زمینه های تغییر          سبک ، از همه نظر فراهم شد . و توجه آنان به صوفیه و حکومت بغداد و رواج زبان عربی ، و توجه به معارف اسلامی ، و تاسیس مدارس علمی ، و خانقاه ها و غیره و غیره – در تغییر نثر مرسل به فنی دخیل است . » ( شمیسا ، 1377، ص 74 .)

نثر این دوره ، نثر موزون یا مسجع است که به دو دسته تقسیم می شود : نثر موزون مرسل که در آثار خواجه عبد الله انصاری دیده می شود و دیگری نثر موزون فنی که در مقامات حمیدی دیده می شود .

2- ویژگی های نثر موزون مرسل

« نثر موزون مرسل – که تفاوت آن با نثر مرسل ، تنها در این است که مترادفات در آن بیشتر است . صنایع لفظی نیز ، تا آن حد به کار می رود که سیر طبیعی کلام را متوقف نساخته و نثر را از روش ارسال و اطلاق دور نکند .

در این دسته از آثار ، استعمال مفردات و ترکیبات عربی ، مانند : سبک نخست محدود نیست ، با این همه ضوابطی مشخّص همواره در آن مراعات می شود .

هدف غائی نثر هنوز هم بیان معنی است ؛ هر چند به صنایع لفظی و ارکان زینتی نیز توجه دارد . نکته دقیق در اینجاست که نویسنده می کوشد تا این دو را به گونه ای با یکدیگر تلفیق دهد و در به کار بردن صنایع لفظی ، همان کلمات و ترکیباتی را برگزیند که معنی بدان نیاز دارد.

مثال : عقل گفت : « من سكندر آگاهم » . اما عشق گفت : من « قلندر درگاهم » عقل گفت : « من تقوي به كار دارم » عشق گفت : « من به دعوي چه كار دارم ؟ » عقل گفت : « من قاضي شريعتم » عشق گفت : « من متقاضي وديعتم » عقل گفت : « من آينه مشورت هر بالغم » عشق گفت : « من از سود و زيان فارغم » عقل گفت : « مرا لطايف غرايب ياد است » عشق گفت : « جز دوست هرچه گويي باداست » عقل گفت : « مرا ظريفانند پرده پوش » عشق گفت : « مرا حريفانند ، درد نوش »                                   ( رسائل ، خواجه عبد الله ، ص 45 )

لغات دشوار و دور از ذهن در آن دیده نمی شود . تناسب آهنگ کلام ، نیز تا آن حد در نظر است که با بیان معنی مغایر نباشد و این ویژگی بیشتر در کیفیت ترکیب کلام نهفته است .

التزام سجع ، در آن نیست و سجع نویسی ، توام با ارسال و اطلاق معنی است . گلستان سعدی و مناجات خواجه عبد الله انصاری دو نمونه بارز این سبک ، در نثر فارسی به شمار میرود .»                      ( خطیبی ، 1375 ، ص141 )

مثال : « هرگز از دور زمان ننالیدم و روی از گردش آسمان در هم نکشیدم . مگر وقتی که پایم برهنه     [ مانده ] بود و استطاعت پای پوشی نداشتم ، به جامع کوفه در آمدم دلتنگ ، یکی را دیدم که پای نداشت ، شکر نعمت حق تعالی به جای آوردم و بر بی کفشی صبر کردم .

مرغ بـریـان ، به چشـم مردم سـیـر                                        کمتر از برگ ترّه ، بر خوان است

و آن که را  دستگاه و قدرت نیست                                       شـلغـم پـخـته ، مرغ بریـان اسـت»

(یوسفی ،1384 ، صص 115- 116)

3- ویژگی های نثر موزون فنی

« قرن ششم ، دوره نثر موزون فنی است . آغازگر این سبک ، نصر الله منشی است که در نیمه اول قرن ششم می زیست . نثر موزون فنی ، در یک کلام نثری است که می خواهد ، تشبّه به شعر کند . بدین لحاظ ، هم از نظر زبان ، و هم از نظر فکر و هم از نظر مختصات ادبی دیگر نمی توان آن را دقیقاً نثر دانست . که هدف آن تفهیم و تفاهم و انتقال پیام به صورت مستقیم است . بلکه نثری است شعر وار که مخیّل است و زبان تصویری دارد و سرشاراز صنایع ادبی است . در یک کلام ، نثر موزون فنی ، نثری است که با شعر یک قدم بیشتر فاصله ندارد .

« برخی از مختصات نثر موزون فنی »

1- كثرت لغت عربی    2- استفاده از آیات و احادیث و ضرب المثل و اشعار عربی    3- درآمیختگی نظم و نثر    4-اطناب – ( حاشیه رفتن و جملات معترضه )     5-  سجع و موازنه    6- وفور صنایع بدیعی و بیانی    7- استعمال افعال در معانی مجازی ( جهت پرهیز از افراط و تکرار در سجع سازی )    8- موسیقیایی بودن در کلام    9- بیشتر مخیّل بودن تا مخبر بودن    10- وصف ( به طوری که خبر تحت الشعاع آن قرار گیرد )    11- آوردن مترادفات پی در پی

نویسندگان نثر فارسی ، تماماً از منشیان  و دبیران درباری بودند که طی تحصیلات خود آشنایی –کافی با زبان و ادبیات عرب و معارف اسلامی می یافتند .

یکی از شیوه های خاص نویسندگان نثر فنی  ، ( جز در ترسّل و نامه های درباری ،) بر اصل رجحان    وصف بر خبر است .

به این معنی که خبر را تقریباً با اختصار ( البته نه به ایجاز ) بیان می کنند تا به وصف برسند و سپس وصف را مفصلاً شرح می دهند .

مانند : « شیری ، کنار بیشه ای زندگی می کرد ( جز ) بیشه يی که ( وصف ) به مناسبت این وصف      ( که غالباً موزون و مسجع است ) چند بیت شعر فارسی و عربی و احیاناً ضرب المثل هم نقل می کنند . از این رو نویسنده فنی ، به دنبال فرصت یا بهانه ای است که بتواند وصف کند »                                  ( شمیسا ، 1377 ، صص 76 – 77 )

مثال : « … پیش از صبح صادق برخاستم . و پای افزار خواستم ؛ چون به میقات وصل ، موعود         وصل ، رسیدم . جز اثر و خیال ندیدم ؛ سوال کردم که ای قوم ، آن مشتری که دی در این خانه و آن همای که دوش در این آشیانه بوده ، امروز به کدام برج می درخشد و نور سعادت به کدام طرف می بخشد ؟ گفتند : شیخا ! ندانستی که ماه در یک برج نیاساید ، و آفتاب در یک جا نپاید . در این کوی چون تو دیوانه بسیارند و گرد آن شمع ، چون تو پروانه بی شمار … » ( مقامات حمیدی ، ص 182 )

4- نثر فارسی موزون فنی از دیدگاه نثر نويسان زبان فارسی

نثر موزون را از دیدگاه صرفاً ادبی ، بررسی کردیم و گفتیم که از این دیدگاه باید آن را اوج تکامل نثر دانست .

« اکنون ببینیم نثر موزون فنی از دیدگاه زبان فارسی و کسانی که به حفظ این بزرگترین میراث ملت ایران و اقوام ایرانی عشق می ورزند چگونه است .

  همانطور که قبلاً گفتیم هدف نثر ، انتقال مفاهیم و اخبار است و نثر در معانی اولیه خود ، صورت مکتوب گفتار است . و هیچ فارسی زبانی را نمی توان یافت که هرگز به زبان نثر های موزون فنی سخن گفته باشد . زیرا اطلاق این نوع نوشته ، اطلاق مجازی است و پدران بزرگوار ما از طریق نثر موزون فنی ، بزرگترین ضربات را بر پیکر زبان فارسی وارد کردند .

و هرچه لغت مهجور و شعر غریب عربی در گوشه و کنار کتب عربی یافتند ، در زبان فارسی وارد کردند . چنان که تا مدّت ها فضل و تفاخر در آن بود ، که دیگران از عهده فهم این گونه نوشته ها برآیند . باید گفت : که اگر شاهکار های شعر فارسی ، چون شاهنامه و دیوان سعدی و حافظ و نثر مرسل دوره اول و برخی از پیشامد ها ی تاریخی نبود و نثر موزون فنی ، همچنان به روند خود ادامه می داد ، امروز نشانی از زبان فارسی نمی ماند .

استاد بهار در مقالات خود در این زمینه می نویسند : « هر قدر کار شعر فارسی بالا می گرفت و تفننات خاص و تدابیر و معالجات زیبا که نتیجه ذکاوت و اختراعات شعر و ارباب ذوق ایرانی بود در آن به کار می رفت . بر خلاف کار نثر ، خرد تر و فرو تر شده بود و در ضمن یکی دو قرن آن مایه و رونقی که در آغاز کار داشت از میان رفته و آب و رنگ کمی هم که از آن صناعت قدیم در قرن سوم و چهارم باقی مانده بود محو شده و کار تقلید و پیروی نا بکار نثر عرب به جایی رسید که هم روح فارسی آن ، فاسد شده و هم هنجار عربی آن زبون و مضمحل گردید. و اصطلاحات و ترکیبات فارسی که از زبان دری و پهلوی باستانی باقی مانده بود یکی پس از دیگری در نثر هزیمت رفت . و به جای آن لغت و اصطلاح و ترکیب عربی جای گرفت .

به حدی که هر گاه اشعار عربی دري نمی بود . امروزه اکثر امثال و اصطلاحات فارسی دری که به وسیله ی شعر ، برای ما به میراث باقی مانده مانند : باقی ثروت پدران ما ، به تاراج نیسان رفته و همچون زبان پهلوی و آذری برای فهم آن امروزه محتاج تعلیم تتبعات طولاني بودیم »                             (رك محمد گلبن ، جلد1 ،1371، ص24 )

دوره نثر موزون فنی ، دوره ای است که در آن لغات و اصطلاحات و ضرب المثل ها و اشعار عربی برای ورود به زبان فارسی ، احتیاج به روادید نداشتند ، مرز ها باز بود و نویسندگان زبان فارسی برای خوش آمد گویی به آنها به آنها بی تابانه انتظار می کشيدند .

مرحوم کریم کشاورز ، مولف هزار سال نثر فارسی می نویسد: « به تدریج چون سر و کار نویسندگان و شاعران با سلاطین و درباریانی مانند : غزنویان و سلجوقیان – که فارسی زبان مادریشان نبود و روح زبان را درک نمی کردند افتاد . اندک اندک تعبیر ها ي نامأنوس بی مزه و خنک وارد نوشته های خویش کردند و دیگر عمرولیثی وجود نداشت که بگوید : ( چیزی که من اندر نیابم . چرا باید گفت)

( رك ، كريم كشاورز ، 1385 ، ص 28 )

به هر حال از ترکیب زبان پارسی و عربی نثری به وجود آمد که نه نثر فارسی بود و نه نثر عربی و هیچکدام از نویسندگان نثر فارسي و عربي آن را به درستی درک نمی کردند . »                                 ( شمیسا ، 1377 ، صص 79 – 81 )

فصل سوم               1- نثر فارسی قرن هفتم و هشتم در بستر تاریخ ادبیات

                                   از حمله چنگیز ( 616 ) تا حمله تیمور ( 782 )

« در اوایل قرن هفتم ، ایران با یکی از بزرگترین مصائب تاریخی یعنی حمله مغولان خونخوار مواجه شد . ( 616 هـ . ) این حمله به سرداري چنگیز تا سال ( 619 ) ادامه یافت . و بعد از او همچنان ایلغارهای  پیاپی مغول و تاتار و ممالک مختلف و از آن جمله ایران امتداد داشت . تا در میان سال های ( 651 – 656 ) حملات هولاکو ، نواده چنگیز ، آخرین مراکز قدرت را در ایران و عراق از میان برداشت و سلسه امرای ایلخانی را در ایران بوجود آورد . در گیر و دار این حملات سخت ، قسمت بزرگی از شهر ها و مراکز ادبی و علمی ایران از میان رفت و جز چند پناهگاه کوچک و بزرگ در داخل ایران ، و در ولایت سند و آسیا صغیر ، محلی برای حفظ باز مانده حوزه های علمی و ادبی و پاره ای از کتب باقی نماند . که مهمتر از همه آنها اراضی تابع ممالک غوریه در آنسوی رود سند و سرزمین حکمفرمایی سلاجقه آسیای صغیر و فارس بوده است . بعضی نواحی کوچک هم در این میان از آسیب حمله مغول مصون ماند . که ارزش علمی و ادبی آن ها اصولاً  قابل توجه نیست .

وجود این پناهگاههای کوچک و بزرگ در آغاز قرن هفتم ، از یک لحاظ مهم است و آن پناه بردن چند تن معدود از دانشمندان و ادیبان و عارفان است . و ایجاد فرصتی ، برای آنان در پرورش شاگردان و ادامه تعلیم در ایران است .

به این حال نیمه اول قرن هفتم ، بسبب انقلابات و قتل و غارتها و ویرانی شهر ها و حملات پیاپی وحشیان تاتار و عدم استمرار احوال ، و نیمه دوم قرن هفتم در نتیجه وجود نداشتن کتب و مراکز تعلیم و معلمین ، به هیچ روی مساعد به احوال علوم نبود .

قرن هشتم ، نیز تقریباً به همین منوال گذشت و اگر در این یک قرن و نیم ، اثری از عده ای از فاضلان و عالمان و شاعران می بینیم ، نه از آن باب است که عهد وحشیان تاتار دوره رونق علم و ادب است . بلکه: اولاً نتیجه باقی ماندن بعضی از علما و دانشمندان و تربیت یافتگان پیش از مغول و ثانیا معلول علاقه قلبی و تاریخی مسلمین به علوم و ثالثاً نتیجه وجود پناهگاه ها يیست که پیش از این نام برده ایم .

وجود خاندان های امارت بعد از عصر ایلخانان ، که غالباً از ایرانیان بوده اند هم در ادامه مجالس تعلیم بسیار موثر بوده و به هر حال در این عصر هرچه از دانش و ادب عالمان و ادیبان ببینیم . باز هم وجود آنها ، معلول وجود ایرانیان است . و اثر حمله مغول در علوم و ادبیات این دوره تنها یک چیز بوده و آن از میان بردن کتب علما و ادبا و کاسد کردن بازار علم و ادب است ولا غیر .

در حمله اول مغول ، و نابود شدن مراکز متعدد علمی خراسان و ماوراء النهروری و اصفهان دو مرکز عمده علوم و ادبیات باقی مانده بود : از آندو یکی « قلاع اسمعیلیه » و دیگری « بغداد » و این دو مرکز مهم را هم « هو لاکو » به ترتیب در سالهای ( 654 ، 656 ) از میان برد . و جز قسمتی کوچکي از جنوب ایران ( حوزه فرمانروایی اتابکان سلغری ) و ناحیه سند و شهر های آسیای صغیر و مصر و شام دیگر پناهگاهی برای علوم و ادبیات اسلامی باقی نماند .

در اواخر عهد ایلخانان مغول ، بر اثر اسلام آوردن ایشان ، عنادی که آنان و کار گزاران بت پرست و عیسوی و یهود ایشان ، با ایرانیان مسلمان داشتند از میان رفت . و این خود فرصتی برای مسلمانان در احیای سنن دیرینه شد .

و چون بعد از ایشان ، همه امرا و ملوک طوایف هم مسلمان و هم غالباً ایرانی نژاد بودند . طبعاً به ادامه این سنت یاری کردند .

سپس بر روی هم وضع ادبی ایران در عهد مغول و فترت بعد از آن ، با همه مصائبی که بر ایران وارد شد . بد نبود . زیرا در آغاز آن دوره ، دو شاعر بزرگ ایران ( سعدی ) و ( مولوی ) . و در آخر عهد    ( شمس الدین حافظ ) ظهور کردند . از حیث باقی ماندن کتب متعدد هم این دوره را دوره ممتاز قابل توجهی شمرد . » ( صفا ، 1368 ، صص 44 – 46 )

2- جایگاه نثر فارسی در قرن هفتم و قرن هشتم

« نثر فارسی ، در دوره بین حمله چنگیز و تیمور رونق بسیار داشت . از علل عمده امر آن است که در آن عهد آخرین اثر نفوذ سیاسی خلفا از میان رفت . و بغداد مرکزیت علمی و ادبی و دينی و سیاسی خود را از دست داد .

و رابطه ایرانیان با ملل دیگر اسلامی ، که غالباً زبان عربی را پذیرفته بود تقریباً مقطوع شد . و دیگر  کسانی که تالیفات مشکل علمی می کردند و به اصطلاحات آماده و طریقه بحث در مسائل علمی که از پیش در زبان عربی فراهم شده بود احتیاج داشتند .

باقی نویسندگان ، حاجتی به تالیف در زبان عربی ، احساس نمی کردند . و حتی بسیاری از کتب معروف علمی هم از این پس به زبان پارسی تالیف شد و هرچه از انقراض بنی عباس بیشتر        گذشت ، نگارش کتب علمی به زبان فارسی بیشتر معمول شد .

و تالیف به نثر عربی ، جنبه اظهار علم و دانش و تفنن گرفت و به جای آن از رونق رواج نثر و پارسی افزوده شد . موضوعی که به رواج نثر پارسی ، در این دوره یاری کرد ، تالیفات متعدد و مفصلی است که در تاریخ از تاریخ عمومی ایران ، و تاریخ مغول یا تواریخ محدود سلسله های معین شده است .

تالیف در تمام شعب علوم و ادبیات به زبان پارسی از این پس عمومیت یافت . و اگر از سالهای نخستین این دوره و حوزه هایی مانند : حوزه تعلیم و تربیت و فعالیت (خواجه نصیر الدین طوسی ) بگذریم . کمتر حوزه فعال علمی که به زبان عربی ، توجه داشته باشد می يابیم .

سبک نثر دوره مغول ، خصوصاً سبک قرن هفتم با شدت تمام تحت تاثیر ، سبک نثر آخر دوره سلجوقی و دوره خوارزمشاهی است . علت عمده آن است که پیشروان بزرگ نویسندگی ، این دوره کسانی بودند که یا در اوایل قرن هفتم ، پس از حمله مغول در زمره اهل قلم قرار داشته و با سبک آنها آندوره مأنوس بوده اند و یا کسانی که زیر دست نویسندگان آنزمان ، تربیت شده و بعد سرمشق سایر نویسندگان بوده اند .

مهمترین سبک رایج این دوره ، سبک نثر مصنوع است که دارندگان بزرگ آن « نسوی » و                « عطاملک جوینی » و «وصاف الحضره  » بوده اند . لیکن نباید فراموش کرد که در همین دوره ، دنباله روش ساده و بی تکلف در نثر فارسی مقطوع نشد ، بلكه به تدریج قوت یافت . و نمونه های خوبی از آن به وجود آمد . مانند : طبقات ناصری و جامع التواریخ رشیدی و تجارب السلف و تاريخ گزیده و جز آن ، و این هر دو سبک مصنوع و ساده در یک زمان و یک دوره وجود داشته و بسا اتفاق افتاده که یک نویسنده ، حتی در یک کتاب به هر دو سبک توجه کرده است مانند : شمس قیس رازی در    « المعجم » که در مقدمه آن روش مصنوع و متکلفی را به کار برده است ، لیکن در خور کتاب ، روش ساده و زیبایی دارد .» ( صفا ، 1368 ، صص48 – 50 )

3- امتزاج نثر موزون مرسل و فنی در قرن هفتم

در همین فصل ، اشاره شد که نثر مسجع به دو دسته تقسیم می شود : یک نثر موزون مرسل که در        « مناجات خواجه عبد الله انصاری » در اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم دیدیم . و نثر موزون فنی را در  « مقامات حمیدی » مشاهده می کنیم . گلستان ، نقطه اوج آمیزش ، نثر موزون مرسل و موزون فنی می باشد . که در بخش های بعد ، به تفضیل درباره آن سخن خواهیم گفت .

 

 

فهرست مطالب مقاله مقايسه گلستان سعدی و بهارستان جامی, در ادامه قابل مشاهده می باشد.

 

 

  • فهرست مندرجات رساله
  • 1-            چکیده رساله. 9
  • 2-            پیشگفتار  10
  • بخش اول :انواع نثر در بستر تاریخ ادبیات ( قرن چهارم تا قرن نهم هـ .ق ) .. 13-26
  • 1-            مقدمه.. 13-14
  • 2-            فصل اول1- چگونگی شکل گیری نثر مرسل اول . 15
  •  2- چگونگی شکل گیری نثر مرسل دوم . 15
  • 3- ویژگیهای نثر مرسل اول و دوم .. 16
  • 3-            فصل دوم 1- چگونگی شکل گیری نثر فنی در بستر تاریخ ادبیات  17
  •   2- تقسیم بندی نثر موزون به دو دسته
  •  3- ویژگی های نثر موزون مرسل. 18
  •  4- ویژگی های نثر موزون فنی .. 18-19
  •  5- دیدگاه نثر نویسان درباره نثر موزون فنی . 19-20
  • 4-            فصل سوم 1- نثر فارسی قرن هفتم و هشتم در بستر تاریخ ادبیات.. 21-22
  • 2- جایگاه نثر فارسی در قرن هفتم و هشتم .23
  • 3- امتزاج نثر موزون مرسل و فنی در قرن هفتم در گلستان سعدی .. 24
  • 1- مقدمه ..30
  • 2- فصل اول 1- بحث لغوی مقامه. 31
  •  2- مقامات در معنی اصطلاحی 32
  •  3- ویژگی های مقامه 33-34
  • 3- فصل دوم 1- گلستان و مقامات.35-37
  • 2- وجوه اشتراک گلستان با مقامات38-40
  • 3- وجوه اشتراک گلستان با مقامات« جدال سعدی با مدعی » و « مقدمه کتاب »
  • 4- وجوه اختلاف گلستان و مقامات ..41-42
  • 4- فصل سوم1- مقامات حمیدی43-44
  • 2- ارزش مقامات حمیدی در نثر فارسی 44-45
  • 3- مقایسه گلستان سعدی ومقامات حمیدی46-49
  •  بخش سوم :مقایسه ویژگی های سبکی گلستان و بهارستان.. 53-70
  • 2- فصل اول 1-ویژگی های سبکی گلستان سعدی ..53-57
  • 2- ویژگی های سبکی بهارستان جامی ..58-60
  • 3- فصل دوم مقایسه ویژگی های سبکی گلستان و بهارستان
  • بخش چهارم : مقایسه حکایت های گلستان و بهارستان  73-103
  • 1- مقدمه73
  • 2- بررسی بابهای گلستان و بهارستان از لحاظ وجوه اشتراک و افتراق ..73-74
  • 3- تشابه موضوع و مفهوم در حکایت اسکندر مقدونی ..74-75
  • 4- تقسیم بندی حکایات گلستان و بهارستان 1- در سیرت پادشاهان .. 76-84
  • به شش دسته اصلی از جهت اشتراک و افتراق2- عشق و جوانی..85-91
  •  موضوع ،شیوه سبک و بلاغت3- در آداب صحبت 92-95
  •  4- سلامت و سلامتی 96-98
  •  5- بخشش و بخشندگی.99-101
  •  6- قناعت..102-103
  • بخش پنجم :بررسی آیات ، حدیث و اشعار در گلستان و بهارستان .. 107-134
  • 1- مقدمه .. 107
  • 2- بررسی آیات قرآنی در گلستان1- تاکید مطلب .108-114
  •  2- بار معنایی..115
  • 3- بررسی آیات قرآنی در بهارستان3- تاکید مطلب..116-117
  •  4- بار معنایی..118
  • 4- بررسی احادیث گلستان 1- تاکید مطلب .119-120
  •  2- بار معناییـــــ
  • 5- بررسی احادیث بهارستان 3- تاکید مطلب121
  •  4- بار معناییـــــ
  • 6- بررسی اشعار عربی گلستان 1- تاکید مطلب..122-129
  •  2- بار معناییـــــ
  •  3- اشاره به آیه و حدیث .. 130-131
  • 7- بررسی اشعار عربی بهارستان1- تاکید مطلب.. 132-134
  •  2- بار معناییــــــ
  •  3- اشاره به آیه و حدیث

 

 

 

در صورت تمایل شما می توانید مقاله مقايسه گلستان سعدی و بهارستان جامی را به قیمت 29900 تومان از سایت فراپروژه دانلود نمایید. اگر در هر کدام از مراحل خرید یا دانلود با سوال یا ابهامی مواجه شدید می توانید از طریق آدرس contact-us@faraproje.ir و یا ارسال پیامک به شماره: 09382333070 با ما در تماس باشید. با اطمینان از وب سایت فراپروژه خرید کنید، زیرا پشتیبانی سایت همیشه همراه شماست.

آیا این مطلب را می پسندید؟
http://faraproje.ir/?p=10038
اشتراک گذاری:
فراپروژه
مطالب بیشتر
برچسب ها:

نظرات

0 نظر در مورد دانلود مقاله مقايسه گلستان سعدی و بهارستان جامی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.