0
0

مقاله بررسی سيره اخلاقی امام رضا(ع)

24,900 تومان

در این مقاله به بررسی سيره اخلاقی امام رضا(ع) پرداخته شده است، که شامل 75 صفحه و در قالب word می باشد.

بخشی از مقاله بررسی سيره اخلاقی امام رضا(ع)

 

مقدمه

از مهمترين مسائلي که در علومي چون علم جامعه شناسي ،روان شناسي، و… به آن پرداخته مي شود اين است که انسان از منظر شخصيتي و بعد اخلاق فردي او مورد بررسي قرار گيرد. ويژگي هاي متعدد اخلاقي که در يک فرد مشاهده مي شود اعم از طرز خوردن و خوابيدن، شيوه ي گفتار و کردار او و اعمال او… در جنبه هاي مختلف زندگي اش از ديدگاه ديگران مورد نقد و بررسي قرار خواهد گرفت. حال مشاهده ي اينگونه رفتارها در اشخاص بزرگ، تاثيرگذاري بزرگتري را به دنبال خواهد داشت. پس قاعدتاً در انسانهاي بزرگ هميشه رفتارهايي سر مي زند که مورد تاييد اطرافيان و آيندگان باشد.از جمله انسانهاي بزرگ تاريخ اسلام که اخلاق و کردار فردي او هميشه مورد تحسين همگان بوده است امام رضا (ع) است. ايشان در بعد اخلاقيات فردي خويش در ابعاد مختلفي چون عبادت، سخاوت، زهد وپرهيزگاري ،ادب و صبر و استقامت و.. نمونه  سرلوحه ي تمام شيعيان جهان اسلام هستند که در اين بخش به شرح عناوين ذکر شده پرداخته خواهد شد.

 

1- عبادت

«عبادت از ريشه ي عَبَدَ يعني اظهار فروتني و طاعت و فرمانبرداري. واژه ي عباده از عبوديّه بليغ تر است زيرا عبادت نهايت فروتني و طاعت است.»[1]

حال اين نوع ستايش و خضوع در برابر هر فردي که موقعيت بالاتر از انسان را دارد چه خضوع برده در برابر مولايش چه خضوع محتاج در برابر فرد غني و بي نياز و چه خضوع بنده در برابر خدا همه و همه نوعي عبادت است.

عبادت در اسلام نوعي از خضوع و خشوع و نهايت اطمينان قلبي نسبت به معبود ازلي است اين نوع عبادت ريشه در فطرت آدمي دارد و مسئله اي انکار ناشدني است.

«عبادت خداوند به 3 وجه صورت مي گيرد:

1- خوف 2- رجاء 3- حب

1- خوف: بعضي از مردم به خاطر ترس از عذاب الهي ،تهديد و وعيدهاي الهي است که به عبادت خدا مي پردازند.

2- رجاء: عده اي هم به خاطر رسيدن به نعمت ها و کرامات و دريافت ثواب و درجاتي که خداوند نويد آن را داده است به تقوا و التزام اعمال صالح مي پردازند.

3- حب: اما بهترين نوع عبادت که بيشتر مخصوص طبقه ي علماي اسلام است خداوند را نه از ترس از عبادت و از روي طمع به ثواب بلکه او را عبادت مي کنند چون خداوند است که تنها سزاوار عبادت است و اوست که مالک سود و اراده ي انسان و بلکه لايق تمامي صفات و اسماء حسني است لذا محبت خدا چنان در دلهايشان جاي گير شده است که فقط او را غايت و نتيجه ي همه ي امور مي دانند و رضاي او را مد نظر قرار مي دهند»[2]. اين بهترين و شايسته ترين نوع عبادت است که همان طور که گفته شد ائمه ي معصومين و علماي اسلام بيش از ديگران متصف به اين صفت هستند.

امام رضا(ع)  نيز همان طور که ازنام مبارک ايشان پيدا است که تنها رضاي الهي را در تمامي کارهايشان مدنظر قرار داشتند در مسئله ي عبادات خويش نيز از ويژگي ها و مزاياي منحصر به فردي برخوردار بودند. «ابراهيم بن عباس مي گويد: حضرت رضا (ع) شب ها کمتر به خواب مي رفت و بسياري از شب ها را بيدار بود. بعضي از شب ها را که از اول شب تا صبح بيدار مي ماند و روزه زيادي مي گرفت و روزه داشتن 3 روز در هر ماهي را هرگز ترک نمي کرد و مي فرمود: هرکس 3 روز از هر ماه را روزه بگيرد مثل اين است که همه ي عمرش را روزه گرفته باشد».[3] فلسفه ي وجودي اقامه ي نماز در اوقات خويش و سربه بالين تراب گذاشتن در چنين انسانهايي به اين دليل بوده است که آن را وسيله ي تقرب به سوي خداوند متعال و عامل پاک شدن از تکبر و خود بزرگ بيني است. به همين دليل امام رضا (ع) «بسيار کم خواب و شب زنده دار[4] بود» تا از اين طريق زمينه هاي عبوديت حقيقي را با تهجدهاي شبانه ي خويش به دست آورد.

عشق به عبادت و پرستش خداوند متعال از جمله اموري است که در نهاد و قلب همه ي انسانهاي عاشق وجود دارد و از طريق اين عشق الهي است که آنها را به آرامش و طمانينه نائل مي شوند. اصولاً اولياء الهي نه تنها در عصر نبوت و امامت خود به اين فضيلت بزرگ اخلاقي آراسته بودند بلکه قبل از رسيدن به اين مقام بزرگ الهي تشنه ي چنين حقيقتي بودند. البته در مورد برخي از امامان شيعه مثل امام رضا (ع) نقل شده است که حتي در شکم مادر خود نيز به تسبيح و تقديس خداوند مشغول بوده و در هنگام تولد نيز با بلند کردن دستهاي کوچک خود به سمت معبود خويش به راز و نياز مشغول شد. آن چنان که اين حقيقت بزرگ نيز از ناحيه ي مادر ايشان نيز اينگونه روايت شده است که فرمودند: «هنگامي که فرزند بزرگوار خود رضا(ع) را حامله شدم هيچ بار سنگيني در خود احساس نکردم و هنگامي که به خواب رفتم صداي تسبيح و تمجيد حق تعالي از شکم خود مي شنيدم و هنگامي که فرزند بزرگوار خود را به دنيا آوردم ديدم که او دستهاي خود را بر زمين گذاشت و سر مطهرش را روبه سوي آسمان بلند کرده و لب هاي مطهرش حرکت مي کرد و سخني مي گفت که نفهميدم و در آن ساعت امام موسي (ع) نزد من آمد و مرا گفت: گوارا باد تو را اي نجمه بر اين فرزند و او را در جامه اي سپيد پيچيد و امام موسي (ع) در گوش راستش نماز خواند و در گوش چپش اقامت و آب رات طلبيد و کامش را با آن برداشت و او را به من داد و فرمود که او حجت خدا بعد از من است».[5]

به راستي اين چنين خضوع در برابر يکتا معبود آفرينش و سر تسليم در برابر او فرود آوردن، شايسته ي چنين انسانهاي والامقام است.

آن چنان که اين امام همام در عين دارا بودن از صفات نيک و بارزي که دارد اما در برابر معبود خويش سر به سجده مي گذارد و اقرار به ناتواني خود در برابر قدرت بي همتاي او مي کند و تنها او را شايسته ي تمجيد و برتري از همه ي کائنات مي داند. اين اطمينان قلبي که از اين طريق با ياد و نام خداوند حاصل مي شود نکته ي بسيار با اهميتي است که ائمه ي معصومين بالاخص امام رضا (ع) با مد نظر قرار دادن اين مهم در زندگي شان آن را سرلوحه ي زندگي همه ي مسلمين قرار داده اند خداوند متعال مي فرمايد: «الذين آمنوا و تطمئن قلوبهم بذکر الله الا بذکر اله تطمئن القلوب»[6].

آنها کساني هستند که ايمان آورده و دل هايشان به ياد خدا آرامش مي گيرد. آگاه باشيد که تنها با ياد خدا دلها آرامش پيدا مي کند.

(همان کساني که که پس از بازگشت از بيراهه و گناه به يکتايي خدا و صفات ويژه ي او ايمان آورده و رسالت و دعوت پروردگارش را با جان و دل مي پذيرند و به کتاب خدا ايمان آورده دل هايشان به ياد خدا به ساحل آرامش مي رسد و آرامش مي يابد)[7].

اطمينان و سکينه اي که خداوند از آن ياد مي کند به هيچ وجه قابل مقايسه با آرامش هاي کاذب مادي ديگر نيست بلکه آرامش حقيقي است که سعادت اخروي را به دنبال دارد. و کساني را که خداوند به عنوان الگو براي ما برگزيده است تا منش اخلاقي و رفتاري آنها را سرلوحه ي زندگي مان قرار دهيم برگزيدگان الهي هستند که همواره خط و مشي آنها در حيات مسلمين موثر بوده است. آن چنان که امام علي (ع) در فضيلت طاعت و بندگی فرموده اند: «ان اولي الناس بالانبياء اعملمهم بما جاوا به»[8]. شايسته تر و نزديکترين مردم به پيغمبران داناترين ايشانند به آنچه را که آنان از جانب حق تعالي آورده اند. زيرا شايستگي و نزديکي به پيغمبران به اثر طاعت و بندگي است و طاعت و بندگي به اثر دانستن احکام است که ايشان از جانب خدا آورده اند.

بنابراين بهترين عبادت و پرستش ،تسبيح و تقديس تنها معبود يگانه است که از اين ره آورد مي توان به آرامش حقيقي و ابدي دست يافت. از اين رو پيامبر گرامي اسلام بهترين ياور و مونس انسان را در تمامي مراحل زندگي او خداوند و ذکر او مي دانند و مي فرمايند: «اذکر اله فانه عون لک علي ما تطلب».[9] همواره خدا را ياد کن که او در آنچه مي جويي يار و ياورت خواهد بود.

اميد است که روزي انسانهايي که غوطه ور در عشق هاي کاذب و ستايش معشوقه هاي دنيايي اند به اين درجه از باور و يقين برسند که تنها کسي شايسته ي تقديس و پرستش است که برتر و نزديکتر از هرکس به آدمي است و اوست که ذات پاک خويش را در فطرت انسان نهاد تا او قادر باشد در تمامي لحظات عمرش حتي زماني که به اوج ناباوري از بي مهري روزگار پي مي برد تنها و تنها به او بينديشد و رو به سوي او کند و به ريسمان محبت الهي چنگ زند.

2- سخاوت

«سخاوت از سخا گرفته شده و سخا النار و يسخوها يعني اينکه اگر خاکستر آتش را از آتش پاک کنيم بهتر مي سوزد و روشنائي اش بيشتر مي شود. بنابراين تعريف سخاوت که از همين ريشه است موجب روشنايي و گرم کردن خانواده هاي بينوايان مي شود»[10].

حضرت علي (ع) در بيان سخاوت مي فرمايد: «الجود الذي يستطاع ان يتناول به کل احد هو ان ينوي الخير لکل احد»[11]. جود و بخشش آن است که همه ي مردم بتوانند از آن بهره مند شوند و آن بدين معني است که: بخشنده و جوانمرد براي همگان نيت خير داشته باشد.

بنابراين سخاوت يعني اينکه انسان از تمامي امکاناتي که دارد به تنهايي استفاده نکند بلکه ديگران را نيز در آن سهيم بدارد. اين صفت نيک و حسنه در بسياري از آيات و روايات ديني آمده است و به آن تاکيد بسيار شده است و از جمله ي آثار نيکويي اين فضيلت حسنه اين است که خداوند به هر سخاوت نيک مومني، پاداشي مضاعف به او مي دهد.

«من ذاالذي يقرض اله قرضا حسنا فيا ضعفه له و له اجر کريم».[12]

کيست که از طريق انفاق به ديگران به خداوند وام نيکو دهد و خداوند در عوض مال او را چند برابر افزوني بخشد و نيز براي او پاداش الهي سخاوتمندانه اي خواهد بود.

(خداوند به هيچ يک از بندگان خود نيازمند نيست و ما اگر مالک چيزي هم هستيم اين همه از فضل اوست که به ما رسيده و دعوت او از ما براي انفاق به نفع خود ماست که با انفاق در راه او نفس هاي خود را پاکيزه مي سازيم و در آخرت مزد و پاداش بزرگ مي بريم. هم چنين او از ما نمي خواهد که تمام اموال خود را در راه او هزينه کنيم بلکه فقط پاره اي از آن را مي خواهد واژه ي قرض به معني جدا کردن و بريدن (جزئي از کل) است)[13].

پس انسان سخاوتمند مي داند که در ازاي انفاقات خويش به ديگران چه مادي و چه معنوي نه تنها چيزي از او و يا دارايي او کم نشده است بلکه خداوند متعال طبق پاداشي که براي اين دسته از مردم قرار مي دهد افزون تر از مقدار بخشش آنها خواهد بود. سخاوت را مي توان از دو ديدگاه بررسي نمود:

الف: سخاوت مادي ب: سخاوت معنوي

الف- سخاوت مادي:

اين سنت بزرگ و پسنديده در سيره ي معصومين و از جمله آنها امام رضا (ع) بسيار ديده مي شود. مزين بودن ايشان به اين صفت ارزنده و نيک برگرفته از ايمان و مبدا خير بر مبناي فضل خداوند درباره ي ايشان سرچشمه مي گيرد.

ملتزم شدن به اين امر نيکو نه تنها براي ايشان بلکه براي اطرافيانشان نيز مهم بوده است و آنها را سفارش به بذل و بخشش به ديگران کرده اند. آن چنان که امام جواد (ع) به فرزند بزرگوار ايشان به اين امر مهم سفارش شده اند تا مردم از وجود مبارک ايشان ر جهت سخاوت هاي مالي و غير مالي بهره مند شوند.« بزنطي نامه اي را روايت مي کند که امام علي (ع) براي فرزندش جواد (ع) فرستاده و از آن روح سخا و بخشش و نيکوکاري که در نفوس اهل بيت (ع) راسخ و ريشه دار است را براي ما مجسم مي سازد. او مي گويد: نام ابوالحسن الرضا (ع) را به ابي جعفر جواد (ع) که بدين شرح بود خواندم .اي ابا جعفر به من رسيد که هنگامي که سوار مي شوي غلامان تو را از باب صغير بيرون مي برند و اين از بخل آنهاست تا خيري از تو به کسي نرسد. به حقي که به تو دارم از تو مي خواهم که ورود و خروج تو جز از باب کبير نباشد و زماني که سوار مي شوي با خود دينار و درهمي بردار بايد هرکسي از تو طلب کند به او بدهي و اگر کسي از عموهايت درخواست احسان کند به او کمتر از 50 دينار مده و بيش از آن را مختاري. خواستار آنم که خدا مرتبه ي تو را بلند گرداند پس بخشش کن و به ياري خود ازر تنگدستي بيمناک مباش».[14]

از نکات اخلاقي مهم در سيره ي اخلاقي امام رضا (ع) اين بوده است که هميشه از باب احسان و سخاوت خويش بهترين و مطلوبترين امر نيک و پسنديده را براي ديگران ترجيح مي داند. بنابراين هيچ انسان نيازمندي نبوده که به ايشان مراجعه کند و از درياي بيکران رحمت و بخشش اين امام عالي مقام بهره مند شود. چراکه در مراجعه به امام (ع) نه تنها نيازش مرتفع مي شد بلکه مازاد بر نيازش به او کمک و احسان مي نمودند تا بتوانند در بقيه ي اموراتش نيز استفاده کند.«غفاري گفته مردي به نام و نشان از خانواده ي ابورافع مولاي رسول خدا طلبي از من داشت و اصرار زياد مي کرد به زودي بدهي او را بپردازم و از آن جا که خود را در دست او ناتوان ديدم نماز صبح را در مسجد رسول خدا به جاي آورده بلادرنگ حضور امام رضا (ع) شرفياب شدم و تصادفاً آن روز هم ماه رمضان بود نزد حضرت رفتم و به ايشان عرض کردم فداي شما. فلان مولاي شما طلبي از من داد و مرا رسوا ساخته است تا بدهي اش را بدهم ولي در وسع مالي من نيست خدمت جنابعالي رسيدم تا مرا از آسيب او حفظ نمائيد و کمک مالي ام نماييد. حضرت دستور دادند تا در عريض بمانم تا زمانيکه حضرت خود مراجعت نموده و نيازم را مرتفع سازند. به هنگام افطار مرا فرا خواند و به من فرمودند که گمان دارم هنوز افطار نکرده . گفتم آري. سپس مرا امر کردند که برايم غذا آوردند. پس از افطار فرمودند که فرش را بالا بزن و هرچه قدر که مي خواهي بردار در آن جا دينارهاي چندي ديدم. برداشتم و رفتم. البته حضرت امر کرده بودند که چند تن از غلامانشان مرا تا خانه ام مشايعت کنند تا کسي قصد سرقت و دستبرد به من را نداشته باشد. هنگامي که به منزل رسيدم دينارها را شمردم. آنها 48 دينار بود در حالي که نياز من فقط 28 دينار بود. در بين دينارها ،دينار درخشنده اي بود که بر روي آن نوشته بود فلاني از تو 28 دينار طلب داشت و اينکه طلب او را بپردازد و مابقي را صرف امورات ديگر خويش کن. سوگند به خدا که من مقدار بدهکاري خويش را با آن حضرت به طور قطع نگفته و معلوم نکرده بودم».[15]

اطلاعات بیشتر

نوع فایل

word

تعداد صفحات

75

حجم فایل

90 کیلوبایت

نقد و بررسی‌ها

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “مقاله بررسی سيره اخلاقی امام رضا(ع)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.