0
0

مقاله كشف و شهود

27,900 تومان

در این مقاله به كشف و شهود در پنج كتاب اللمع ،اسرار التوحيد،رساله قشيريه ،كشف المحجوب ،تذكره الاولياء پرداخته شده است، که شامل 154 صفحه و در قالب word می باشد.

بخشی از مقاله كشف و شهود

 

 

چكيده:

سؤال بنيادين اين پژوهش ،تعريف كشف وشهود ،انواع آن ومصاديق عملي در متون عرفاني :اللمع ،اسرار التوحيد ،رساله قشيريه ،كشف المحجوب ،تذكره الاولياء است .همچنين راههاي رسيدن به كشف وشهود در سه مكتب زهد ،كشف وشهود وحدت وجود ،بررسي شده است.

فصل اول مبحثی از تعاریف کلی را تشکیل می دهد در فصل دوم به رهاهای رسیدن به کشف شهود در مکاتب مختلف ساخته شده است در فصل سوم مکاشفه ، مشاهده و مهاظره بررسی شده است و مصادیق عملی کشف و شهود از کتابهای اصلی گردآوری شده است. از نظر بسامدي در جدولي ارائه شده ومورد مقايسه قرار گرفته است.

مكاشفه در هر مرحله مراتبي دارد كه بسته به وضعيت روحي سالك او را در جايگاه خاصي قرار مي دهد ودر رويت حقايق عالم ونائل شدن به ديدار پروردگار او را ياري مي دهد .

لطف وجذبه الهي به عنوان يك راه ميانبر همواره مورد توجه عارفان بوده است ودر اين پژوهش به عنوان كشش آن سويي از آن ياد شده است.هنگامي كه عارف به وصال پروردگار خويش دست مي يابد،تحت تأثير احوال روحي خاصي قرار مي گيردوممكن است سخناني به ظاهر نامعقول بر زبان آورد به اين سخنان شطح گفته مي شود منابع شطحيات بیشتر قرآن ،حديث والهام است.

 

كليد واژه ها:كشف وشهود ،مكاشفه ،ستر وتجلي ،خواب ورويا ،آپوكاليپس.

مقدمه :

ديدار محبوب ونيل به لقاي دوست يك هدف متعالي است وعارفان همواره آن را سر لوحة طريقت خود قرار داده اند .در عرفان به اين ديدار ،شهوديا مشاهده گفته مي شود .موضوع اصلي اين پژوهش بررسي كشف وشهود در پنج كتاب اصلي :اللمع ،اسرالتوحيد،رساله قشيريه، كشف المحجوب وتذكره الاولياء است.

از آنجا كه تحقيق مدون ومكتوبي درباره اين موضوع تا به امروز ارائه نشده است ،نگارنده را بر آن داشت تا با بررسي وژرف نگري بيشتر به اين مهم بپردازد.

مطالعه متون عرفاني ،حالات روحي عارفان در هنگام مكاشفه وسخنان شطح آلودي كه تحت تأثير جذبه الهي بر زبان مي اورند ،قند مکرر  است كه با تكرار آن از تأثير شگرف وعميق آن كاسته نمي شود .بحث كشف وشهود ،حس كنجكاوي شيريني را بر مي انگيزد تا با اشتياق هرچه تمام تر ،منابع آن مورد بررسي قرار گيرد .

در اين جا با پيروي از كلام مبارك حضرت علي (ع) كه فرموده اند :«من علمني حرفاً فقد سيرني عبداً» بر خود لازم مي دانم از استاد ارجمند ،خانم دكتر پناهي كه به عنوان استاد راهنما ،صميمانه مرادر پيشبرد اهداف اين پژوهش ياري كردند ،تشكر وقدرداني نمايم .همچنين از آقاي دكتر فقيهی كه به عنوان استاد مشاور ،از نظرات ارزشمند ايشان بهره مند شدم ،كمال تشكر وقدرداني را دارم.

 

 

منشأ پيدايش تصوف اسلامي :

از آنجا كه فطرت آدمي خداياب است ،انسانها در هر دين وآئين جوياي مبدأ حقيقت وآفرينش بوده اند   .به طور كلي سه نظريه در بارة پيدايش تصوف اسلامي وجود دارد :

دستة اول : منشأ مسيحي براي آن قائلند .افرادي چون « آ.فون كرمر» كه منشأ تصوف اسلامي را در زهد مسيحيت وعناصر بودايي مي داند. وافرادي همچون : « آ، مركس » ،« ادوارد براون»،« ب ،ماكدونالد» ،« بن                 زيلك» ،« ف .س. مارچ»و « مارگارت اسميت» اين نظريه را پذيرفته اند .1

« م.آستين پالا سيوس» بر اين اعتقاد است كه مسيحيت وتصوف عناصر مشتركي را از يكديگر أخذ كرده اند برخي به تأثير غير مستقيم تصوف از مسيحيت قائل هستند ،مانند عناصر وحدت وجود كه در فرقه هاي مسيحيت مانند « حنانه»(Henaniens) تأثير نهاده است وفقر ودر يوزگي در طايفه مصليان (messalliens) وجود داشته است.2

گروه دوم منشأ تصوف اسلامي را ،آيينهاي قبل از اسلام در ايران دانسته اند .3

بنا بر شواهدي كه از رگه هاي عرفان در دين زرتشت به جا مانده است ،همواره سعي وعمل از اصول تعاليم زرتشت محسوب مي شده است.در دين زرتشتي كار وزندگي مادي با عوالم روحاني منافات ندارد .4

در «ونديداد» آمده است آنجا كه انسان عبارت مي كند ،سكنا مي گزيند ،تشكيل خانواده  مي دهد، وگله داري مي كند، مبارك ترين نقطه زمين است. همانطور كه ملاحظه مي كنيد، اين تفكر جايي براي گرايش به زهد و فقر باقي نمي گذارد . روزه كه يكي از ويژگيهاي زندگي زاهدانه است در دين زرتشت نه تنها جايگاهي ندارد، بلكه بسيار مذموم نيز شمرده مي شود . امري كه در اديان ديگر و حتي اسلام مورد توجه قرار گرفته است.5

با آوردن شواهد بالا ، اين نظريه نيز باطل مي نماريد ، چرا كه ثنويت آيين زرتشتي قابليت پذيرفتن تفكراتي چون «وحدت وجود» را ندارد. گرسنگي در نزد زرتشتيان گناه شمرده مي شود .

جسم از جملۀ خير هاست و رياضت دادن به آن ناپسند است.6

دسته سوم آنهايي هستند كه منشأ هندي براي تصرف قائلند . « ريچاردهارتمان» و«ماركس هورتن» تصرف را از منابع اديان هند مأخوذ مي دانند.7

عرفان هندي همواره به دنبال اين دغدغه  بوده است كه انسان به عنوان يك موجود جزئي و فنا ناپذير خود را به مبدأ هستي متصل نمايد. مشرب فكري عرفان هندي ازآبشخور تعليمات اوپانيشاد سرچشمه    مي گيرد. بزرگترين مصيبتي كه سالك در عرفان هندي با آن مواجه مي شود ، جدايي از برهماست. راه چاره و رهايي از اين فراق ، تصفيه باطن از هواهاي نفساني و عبور از تنگناهايي است كه به آن – سمساره –     مي گويند.عارف هندي سعي دارد كه به نوعي معرفت دست يابد كه اساس آن مبتني بر شهود و تعاليم روحاني اوپانيشاد داشت. در اين عرفان سالك با راهنمايي برهمن به يوي زندگي هدايت مي شود كه فقر ورهبانيت از مباني اصلي آن شمرده مي شوند.1 امري كه در اسلام بارها مسلمين ازآن بازداشته شده اند .

گروه چهارم براي تصرف منشأاسلامي قائل هستند و آن را پديد ه اي اسلامي مي شمارند .آنها فلسفه عقلي واستنتاجی تصوف را تحت حکمت نوافلاطوني يوناني مي دانند . افرادي مانند « وينفلد» ، «براون» و«نيكلسون» از اين دست هستند. 3

در يك جمع بندي كلي مي توان گفت كه  عرفان در هر دين ، آيين و آداب همان دين را مي پذيرد . با اين همه شباهت كه بين مشرب هاي فكري در تصوف وجود دارد، منشأ اصلي عرفان اسلامي رادر هيچ كدام از آنها نمي توان جستجو كرد ، وجود اين شباهت ها ، ناشي از يك منبع واحد است و فطرت جستجو گر انسان در پي متصل كردن اين شباهت ها به يكديگر مي باشد .4

از محققين معاصر افرادي مانند استاد مرتضي مطهري در كتاب « خدمات متقابل اسلام وايران»5وآقاي هاشم رضي در كتاب «دين و فرهنگ ايراني پيش از عصر زرتشتيان »6 دربارۀ پيدايش اولين رگه هاي عرفان در ايران به تفصيل به بحث  پرداخته اند.

ذكر اين نكته ضروري است كه اسلام به عنوان يك دين كامل، به دور از هر گونه افراط و تفريط، از جهت نظري ،از آبشخور قرآن و احاديث نبوي و اقوال پيشوايان ديني سيراب مي شود، واز جنبه علمي ،سيرت رسول الله وائمه اطهار الگوي علمي مسلمين را در برمي گيرد .7

 

مكتب زهد:

پيروان اين مكتب به اقتضاي اصول شريعت  به ظاهر كتاب وسنت مي نگرند . صفت غالب وشاخص  اين دسته از صوفيان تقيد بي چون وچرا به ظواهر شريعت است. 1

لويي ماسينيون در تحقيقات خود مراحل ابتدايي روند تصوف را با پيروي از احاديث پيامبر اكرم ( ص)      مي داند .لويي ماسينيون دلايل گرايش مسلمين به زندگي زاهدانه راتجسم سوره هاي قرآن با وعده هاي  ووعيدها وتصور عذاب جهنم تلقي كرده است .او معتقد است ،همه اين عوامل باعث شده ؛تصويري كه از خداوند در اذهان مسلمين نقش مي بندد خشن وبسيار رعب آور باشد.داشتن چنين روحيه اي باعث شد كه مسلمين براي رهايي از كيفر روز جزا به ريز ترين دستورات ديني عمل كنند.بدين ترتيب اين مسلمانان نخستين بنيانگذاران تصوف زاهدانه بود از ويژگيهاي بارز اين افراد ،تكرار ذكر نام خداوند وتوجه بسيار در تشخيص حلال وحرام از يكديگر بود .2

پاولويچ پطروفسكي اين نظريه را رد كرده است .او دلايل گرايش مسلمين به تصوف زاهدانه را اين گونه توصيف كرده است : فساد مالي بني اميه ،اسرافكاريهاي بني عباس ومقايسه زندگي حاكمان توسط مسلمين با زندگي پيامبر اكرم (ص) وخلفاء جانشين ايشان وفاصله گرفتن طبقةحاكم از قشر عادي جامعه به واسطة ثروت وزر اندوزي ،موجبات حذف ونگراني از انجام فرايض ديني را در دل مسلمانان به وجود آوردوزندگي آنها را به سوي گوشه نشيني وعزلت سوق داد.3

ابراهيم ادهم (وفات.161 هـ .ق) ،ابو هاشم صوفي( وفات 179 هـ .ق) ،حسن بصري ( وفات 180 هـ .ق) ورابعة عدويه( وفات 185هـ .ق) از بزرگان اين مكتب بوده اند.

رابعة عدويه اين طريق را متحول كرد ، رابعه عشق به پروردگار وديدار وپيوستن به حق ( وصال) را مطرح كرده است.البته در ابتداي شكل گيري تصوف،بعيد به نظر مي رسد كه منظور از وصال رابعه وحدت يا مقام فنا باشد اما در هر صورت ،طريق رابعه در تصوف بيانگر اين مسأله است كه در پايان سدة اول هجري روح عرفان كم كم در زاهدان وعابدان تأثير گذار مي شود.

تصوف در قرن دوم هجري بسيار ساده وبه دور از هر گونه تكلف بوده است وبه روش سنت رسول اكرم(ص) دنبال مي شده است.4

 

        

 

مكتب كشف وشهود:

گوشه نشيني با حفظ بسياري از اصول خود به سوي نوعي درون نگري كشيده شد كه بر حالات روحي عارفان بي تأثير نبوده است .عارفان در اين مكتب معتقدند كه نفس انسان گنجايش پذيرش انوار حق را در خود دارد .ابو عبدالله حارث بن اسد مغازي محاسبي (وفات 262 هـ .ق ) نقش به سزايي در ايفاي نظريه بينش درون نگري داشت . در حقيقت محاسبي به دنبال ايجاد تعادل بين اعمال انسانها واميال قلبي آنهاست.

محاسبي خشنودي خاطر را تنها با حفظ ظواهر شرع قبول نداشت.از نظروي آنچه كه حائز اهميت بود ه است ،متفاوت نبودن حالات دروني با اظهارات بيروني است . از همه اينها گذشته از ديدگاه حارث محاسبي به احوالات دروني بيشتر اهميت داده مي شد تا به رفتار ظاهري.در اين زمان بود كه صوفيه كم كم به اين نتيجه رسيدند ،نيت اعمال بسيار مهمتر از شكل ظاهري آن است .

مكتب بغداد كه باعث ترويج ريا كاري در عبادت وامور ديني شده بود ،در برابرموج جديدي كه تنها به نيت اعمال توجه داشت ونه به رفتار ظاهري آن ،به شدت برخورد كرد .اين برخورد منجر به ايجاد فرقة جديدي به نام ملامتيه شد.

شخصيت هاي برجسته اين فرقه :ابو حفض عمر بن سلمه حداد ( وفات 264-267 هـ .ق)    ابو صالح حمدون قصار ( وفات 271 هـ .ق ) وابو عثمان سعيد بن اسماعيل حيري ( وفات 298 هـ . ق) از نيشابور برخاسته بودند .1

وظيفة اصلي انسان در فرقة ملا متيه اين گونه تعريف شده است:

  • رسيدن به كمال.
  • پاك ومنزه ساختن دل وانديشه ( نيت) از هر گونه شك وشبهه.
  • انجام كامل سنت ها وفرايض ديني.

ا نجام اعمال ديني واعتقاد (نيت) در اين مسلك سري است ميان بنده وخداوند كه بايد بر همه پوشيده بماند.  پيروان ملا متي همواره در پي انجام كارهايي برخلاف عرف جامعه بودند هدف آنها از اين كار ،خوار كردن نفس اماره وكتمان عبادتهايشان از نظر مردم بوده است .2

تعاليم مكتب ملامتيه تنها مي توانست با رياكاري در سطح جامعه ودر بين عوام مبارزه كند.درين زمان مكتب بغداد ،رياي خوفناك تري را كشف مي كند و آن ريا وتظاهر در برابر خود بود .نظرية جديد مكتب بغداد به اين نكته اهميت مي دهد كه اگر  كسي به دنبال  عبادات ورياضت هايي كه بر خود روا داشته است شور وشعفي احساس كند و توقع پاداش داشته باشد اين ريا در برابر نفس است .در حقيقت آن را معامله اي با « تقدس» تلقي مي كردند .چنين سوداگري ،از هر گونه اطاعت خداوند به دور بود .

كسي كه بيش از ديگران در بسط وگسترش اين تعاليم كوشش مي كرد ،ابو القاسم بن محمد بن جنيد خطاط ( وفات 299هـ. ق ) ملقب به « سيد طايفه» و « طاووس الفقراء» بود .1

اصطلاح فنا براي اولين بار توسط طيفور بن عيسي ابن آدم سروشان بسطامي (بايزيد) وفات         ( 262-267 هـ .ق) مطرح شد  ومورد حملات شديد مراجع مذهبي واقع شد.

بايزيد معتقد است انسان فناپذيري كه عاشق حق است ،مي تواند به وسيله فنادر ذات معشوق يعني خداوند به بقا برسد .2

بايزيد اين تفكر خود را از آية قرآن گرفته است كه مي فر مايد :« كل من عليها فان ويبقي وجه ربك ذو الجلال والا كرام .»3 ( هر كه روي زمين است دستخوش مرگ وفنا ست وزندة ابدي ذات خداي منعم با جلال وعظمت است.)

از دل تعاليم جنيد وبايزيد  ،افرادي همچون ابوالمغيث حسين منصور حلاج ( 244 – 309 هـ .

ق) ظهور مي كنند . حلاج در حالت فنا ،شطح مشهور « انا الحق » را بر زبان مي آورد.4

 

 

مكتب وحدت وجود :

در بين عرفای و مسلمان ، اولين كسي كه وحدت وجود را اساس تعليم درسي نظريه خويش قرار داد، محي الدين ابو بكر محمد بن علي بن عربي حاتمي طايي (560-638 هـ .ق) بود. و او از اهالي اندلس بود، محض اختصار نام او را ابن عربي مي خوانند.

مذهب ابن عربي بر اصل وحدت مبتني است . بر اين فكر كه وجود امريست واحد كه حق است و آنچه ما سوي الله است ديگر وجود حقيقي و مستقل ندارد.5

 

 

اطلاعات بیشتر

نوع فایل

word

تعداد صفحات

154

حجم فایل

543 کیلوبایت

نقد و بررسی‌ها

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “مقاله كشف و شهود”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.