0
0

مقاله سیری در زندگی عبادی سیاسی امام سجاد

25,900 تومان

در این مقاله به سیری در زندگی عبادی سیاسی امام سجاد پرداخته شده است, که شامل 149 صفحه و در قالب word ارائه شده است.

بخشی از مقاله

 

بخش اول : بيوگرافي مختصري از زندگي امام سجاد (عَلیهِ السّلام)

 

ولادت علي بن الحسين (عَلیهِ السّلام)

مشهورترين نقل ، در تاريخ ولادت امام سجاد (عَلیهِ السّلام) زين العابدين اين است كه آن حضرت در روز پنج شنبه ، پنجم شعبان المعظم سال 38 هـ – ق ديده به جهان گشوده است .

در سال تولد آن گرامي جز سال 38 كه معروفترين و صحيح ترين نظر شناخته مي شود ، برخي از مورخان و محدثان به سال 37 نيز اشاره كرده اند . در روز و ماه ولادت آن امام دو قول عمده وجود دارد.

بيشتر مورخان چنان كه ياد آور شديم ، پنج شنبه ، پنجم شعبان را ترجيح داده اند و برخي ديگر جمعه يا يك شنبه نيمه ماه جمادي الاولي را برگزيده اند اما در مورد زادگاه امام سجاد (عَلیهِ السّلام) همه منابع حديثي و ورايتي ، به اتفاق زادگاه امام سجاد (عَلیهِ السّلام) را مدينه دانسته اند ، برخي از نويسندگان مانند ابن جرير طبري در كتاب دلائل الامامه ، حتي به خانه اي كه امام سجاد (عَلیهِ السّلام) در آن متولد شده اشاره كرده اند و گفته اند كه آن حضرت در خانه فاطمه زهرا (س) قدم به جهان نهاده است.[1]

آنچه براي محققين منشأ ترديد شده ، اين است كه اگر سال هاي 38 يا 37 را سالهاي ولادت آن گرامي بدانيم اين سالها متقارن بوده است با جنگ جمل و حضور علي (عَلیهِ السّلام) و خاندان وي در عراق ، بنابراين امام حسين (عَلیهِ السّلام) و همسر وي نمي توانستند اند چنين سالهايي را در مدينه باشند.

برخي از نويسندگان معاصر بر اساس همين شبهه اعتقاد يافته اند كه سال ولادت امام سجاد (عَلیهِ السّلام) در سال 36 هـ – ق بوده ست زيرا چنين سالي خاندان علي (عَلیهِ السّلام) در مدينه حضور داشته اند . ولي اين نظريه ، مخالف رأي مشهور مي باشد. و با كمي تأمل اين اشكال به آساني قابل پاسخگويي است، چه اينكه سال هاي ياد شده ، سالهاي بحراني و پركشمكش بوده و حضور علي (عَلیهِ السّلام) و فرزندان وي براي مقابله با اصحاب جمل صورت گرفته است و بعيد نيست كه در چنين شرايطي ، امام سجاد (عَلیهِ السّلام) و همسرش را در مدينه گذاشته باشند تا در ميان خويشاوندان و با آرامش كامل فرزند خود را به دنيا آورد .

 

نام گذاري امام سجاد (عَلیهِ السّلام)

آنچه مسلم است تمام مورخان و راويان اتفاق نظر دارند براي اينكه پيامبر (ص) نواده اش علي بن حسين را نامگذاري كرد و به او لقب زين العابدين داد و اين جريان ده سال پيش از به دنيا آمدن آن حضرت اتفاق افتاد كه خود از نشانه هاي بارز نبوت است ، اخبار زيادي در اين باره رسيده كه از آن جمله اخبار ذيل است :

 

1- صحابي بزرگ جابربن عبدالله انصاري نقل كرده مي گويد : در خدمت رسول خدا (ص) نشسته بودم ، درحالي كه امام حسين (عَلیهِ السّلام) نيز در دامن آن حضرت بود و با او شوخي مي كرد ، فرمود ” اي جابر از اين پسرم مولودي به دنيا مي آيد به نام علي ، وقتي كه روز قيامت فرا مي رسد منادي ندا مي دهد ؛ سرور عابدان از جا برخيزد ، پسر او از جا بر مي خيزد ، و بعد از او نيز پسري به نام محمد متولد مي شود كه تو اي جابر اگر او را درك كردي ،سلام مرا به او برسان …. ” [2]

جابر اين حديث را براي همه نقل كرد ، همچنان كه امام محمد باقر (عَلیهِ السّلام) را ديد و سلام جدش رسول خدا (ص) را به او رسانيد و امام (عَلیهِ السّلام) با شادي و مسرت فراوان پذيرا شد.

 

2- ابن عساكر به سند خود از سوفيان بن عينيه  از قول ابن زبير نقل كرده مي گويد : نزد جابر بوديم ، ناگهان علي بن حسين (عَلیهِ السّلام) وارد شد ، جابر عرض كرد : در خدمت رسول خدا (ص) بودم كه امام حسين (عَلیهِ السّلام) وارد شد پيامبر او را در بغل گرفت و بوسيد و در كنارش نشاند ، سپس فرمود : ” از اين فرزندم ، پسري به دنيا خواهد آمد به نام علي بن حسين وقتي كه روز قيامت شود منادي از بطون عرش ندا دهد ؛ سرور عابدان به پا خيزد ، او از جا بر مي خيزد . ” [3]

3- سعيد بن نسيب از ابن عباس نقل كرده است كه رسول خدا (ص) فرمود : “ وقتي كه  روز قيامت شود ، منادي ندا دهد ، كجاست زين العابدين ؟ گويي كه من به فرزندم علي  بن حسين مي نگرم ، در حالي كه ميان صفوف جمعيت با عظمت تمام حركت مي كند. [4]

اين بود برخي از روايات كه رسيده و صراحت دارد بر نامگذاري پيامبر(ص) نواده اش را به نام علي (عَلیهِ السّلام) و همچنين بر ملقب ساختن او به لقب زين العابدين (عَلیهِ السّلام) ، همچنان كه در اين روايات اشاره به اهميت و منزلت آن حضرت در پيشگاه خداي تعالي است.

 

كنيه والقاب امام سجاد (عَلیهِ السّلام):

امام زين العابدين (عَلیهِ السّلام) كنيه هاي به شرح ذيل داشته است :

1- ابوالحسن   2- ابوالحسين   3 ابومحمد    4- ابو عبدالله[5]

اما القاب شريف امام (عَلیهِ السّلام) كه بيانگر خصلت هاي نيكو، و گوياي صفات برجسته و مكارم اخلاقي آن حضرت مي باشد به شرح زير است :

 

1- زين العابدين : اين لقب را همان طوري كه گذشت ، جد بزرگوارش رسول خدا (ص)  به او مرحمت كرد و به دليل عبادت فراوانش بود كه اين لقب را به وي داد[6].و به قدري به اين لقب معروف و مشهور شد كه به صورت نام آن حضرت در آمد و جز او كسي به اين لقب ناميده نشد و حقاً كه او زينت هر عبادت كننده و باعث افتخار هر فرمانبر و مطيع خدا بود .

2- سيدالعابدين : از جمله القاب برجسته آن حضرت ( سيدالعابدين )بود و اين به خاطر آن همه اطاعت و فرمانبرداري از خدا بود كه از آن بزرگوار سر زد و از هيچ كسي جز جدش ، اميرالمومنين علي (عَلیهِ السّلام)آن همه عبادت صورت نگرفت.

 

3-ذوالثفنات: امام سجاد (عَلیهِ السّلام)از آن رو به اين لقب ناميده شد كه بر مواضع سجده اش آثاري چون پينه هاي زانوي شتر ظاهر شد . امام باقر (عَلیهِ السّلام)فرمود : (( پدرم در مواضع سجده اش ، آثاري برآمده داشت كه هر سال دو نوبت آنها را مي بريد.  در هر نوبت پنج پينه را ، از اين جهت او را ذوالثفنات گقتند))[7].و در روايت ديگري آمده است كه آن حضرت اين پينه ها را در كيسه اي جمعه كرده بود تا به همراه بدن مقدسش دفن كنند .

 

4- سجاد : از جمله القاب شريف آن حضرت كه بدان شهرت داشتند ، لقب ‹‹سجاد››[8]بود .

و اين به خاطر سجده هاي فراوانش بود . زيرا آن حضت از كساني بود كه سجده فراوان و بيشترين اطاعت پروردگار را داشتند . امام باقر (عَلیهِ السّلام)درباره سجده هاي زياد پدرش مي فرمايد: (( نزد حضرت علي بن حسين (عَلیهِ السّلام)هيچ نعمتي از نعمتهاي الهي ياد نمي شد مگر آنكه به سجده م افتاد و هيچ آيه اي از آيات كتاب خداي عزوجل كه داراي سجده باشد ، تلاوت نمي شد مگر آنكه سجده مي كرد و از هيچ شر و بدي بيمناك نبود كه خداوند از او برطرف كرده باشد مگر آنكه سجده مي كرد و هيچ گاه از نماز واجب فارغ نشد مگر آنكه سجده كرده و اثر سجده در تمام مواضع سجده اش نمودار بود ، از اين روي وي را سجاد ناميدند))[9].

 

5- زكّي : به آن حضرت لقب زكّي دادند ، چون خداوند او را از هر آلودگي پاك و پاكيزه فرموده بود ، همان گونه كه از پدران بزرگوارش پليدي را برداشته و آنها را پاك و پاكيزه قرار داده است .

 

6-امين : از جمله القاب شريف آن حضرت كه بدان معروف بود ، لقب (امين)[10] است زيرا كه امام (عَلیهِ السّلام)نمونه والاي اين صفت ارزنده بود ، امام سجاد (عَلیهِ السّلام)فرمودند : ( اگر قاتل پدرم، شمشيري را كه بدان وسيله پدرم را به قتل رسانده درنزد من به امنت گذارده ، به او باز مي گردانم ) .

 

7- ابن الخيرتين : از القابي كه امام سجاد (عَلیهِ السّلام)بدان شهرت داشت لقب ( ابن الخيرتين) بود و خود آن حضرت نيز به اين لقب افتخار مي كرد و مي فرمودند : ( منم فرزند دو برگزيده ) كه جز حضرت علي (عَلیهِ السّلام) و حضرت زهرا (عَلیهِ السّلام) هيچ مصداق ديگري براي آن نيست.

اين بود برخي از القاب امام سجاد (عَلیهِ السّلام)، البته القاب ديگري را نيز نقل كرده اند، كه همگي بيانگر اوصاف والا و خصلتهاي مهم آن حضت مي باشد.

 

دوران كودكي :

بر اساس نقل هاي متعدد تاريخي، حضرت امام زين العابدين (عَلیهِ السّلام) دو سال ابتداي كودكي خود را در زمان خلافت جدشان حضرت امير المومنين علي (عَلیهِ السّلام)گذرانيدند چرا كه سن مبارك حضرت بنا بر مشهور 57 سال و زمان شهادت آن حضرت سال 95 هـ ، گزارش شده است . از اين رو سال تولد آن حضرت 38 هـ ، خواهد بود و چون امام علي (عَلیهِ السّلام)در سال چهلم هجري به شهادت رسيدند ، بنابراين دو سال اوليه عمر امام چهارم ، در دوران جد بزرگوارشان امام علي (عَلیهِ السّلام)سپري شد .

براي محكم بودن اين مطلب ، بر طبق آنچه ( علامه مجلسي رحمه  الله عليه ) در بحارالانوار نقل فرموده است ، حداقل شش سند تاريخي وجود دارد كه بسياري از آنها از اعتبار برخوردار است [11].

قول ديگري هم وجود دارد كه چون تولد حضرت را در سال 48 هـ ، مي داند اساساً هم عصر بودن امام چهارم (عَلیهِ السّلام) با جدشان را منكر است ولي اين قول با همه تلاشي كه براي تثبيت آن از طرف بعضي از محققين انجام شده بسيار ضعيف بوده و ادّله محكمي بر خلاف آن وجود دارد.[12]

امام چهارم حضرت زين العابدين (عَلیهِ السّلام)پس از شهادت جدشان به مدت ده سال در عصر امامت امام حسن مجتبي (عَلیهِ السّلام)عمر خود را سپري كردند.

در ارتباط با چگونگي حالات امام چهارم امام سجاد (عَلیهِ السّلام)و قضاياي مربوط به اين دوازده سال مطلب خاصي در خلال نصوص تاريخي و روايي ذكر نشده است و ما به ناچار به همين مقدار بسنده مي كنيم .

 

دوران نوجواني:

پس از مسموميت و شهادت حضرت امام حسن مجتبي (عَلیهِ السّلام) تا زماني كه امام حسين (عَلیهِ السّلام) در سال 61 هـ ،‍ در كربلا به شهادت رسيدند ، ده ، يازده ، و يا دوازده سال مي گذرد ، ترديد در اين مدت به خاطر اختلاف روايات در سال شهادت امام حسن مجتبي (عَلیهِ السّلام)مي باشد .

گرچه در متون تاريخي چيزي از اين دوران درباره حضرت گزارش نشده است ، ولي حضرت سجاد (عَلیهِ السّلام)در تمام اين مدت شاهد حوادث تلخ و اسف باري بوده كه بر امت اسلامي تحميل شده بود .

سياست مكارانه دودمان اموي به سركردگي (( معاويه )) بي وفايي مردم نسبت به حكومت عادلانه و الهي عموي بزرگوارش و مظلوميت بي نظير آن حضرت و سپس وقايع مربوط به كناره گيري امام حسن مجتبي (عَلیهِ السّلام) از خلافت و صلح با معاويه بر اساس مصالح عام امت اسلامي ، به ويژه حفظ شيعه و بالاخره دوران اختناق و سركوب شديد نسبت به شيعيان و امام (عَلیهِ السّلام)پس از حاكميت مطلق معاويه تا زمان مرگش كه دوران بسيار سختي بوده است ، اين همه را حضرت سجاد (عَلیهِ السّلام)شاهد بوده است و در اين مدت در كنار عمو و پدر بزرگوار خود زندگي را در خاندان امامت سپري كرده است ، تا بالاخره معاويه جاي خود را به پسر نالايق و شرابخوار و فاسق خود ( يزيد ) واگذار مي كند . و مسأله گرفتن بيعت از حضرت امام حسين (عَلیهِ السّلام)پيش مي آيد كه با انكار پديد حضرت مواجه شده ، مقدمات حركت ايشان از مدينه به مكه و سپس به كوفه براي رهبري امتي كه تقاضاي كمك نموده و براي نصرت حضرت امام حسين (عَلیهِ السّلام)اعلام آمادگي كرده اند ، فراهم مي شود . امام سجاد (عَلیهِ السّلام)كه در اين مدت طبق نقل مشهور 23 سال داشتند در كنار پدر حضور دارند.

با همه دشواريها و مشكلاتي كه در دوران كودكي و نوجواني امام سجاد (عَلیهِ السّلام)شاهد بود ، با همه غم و دردي كه در جان و دلش ريخته شد ، با همه آگاهي ها و تاثرات از غم مرگ مادر ، شهادت جدش امير المومنين علي (عَلیهِ السّلام)، مسموميت عمويش امام حسن مجتبي (عَلیهِ السّلام)و با همه رنج آفريني هاي معاويه و خصومت سازيهاي اودر دوران زندگي عمو و پدر ، باز هم بايد اذعان كرد كه دوران كودكي و نوجواني ايشان دوران آرامش نسبي زندگي بوده است.

او بايد بعدها شاهد غم و اندوهي باشد كه عظمت آن كوهها را بر مي اندازد ، آسمانها و عرش خدا را به لرزه مي افكند ، تحمل وقايع آشورا و يادآوري خاطره آن تا زمان شهادتش ذهن و احساس آن بزرگوار را به خود مشغول داشته بود.

 

دوران جواني:

اينك امام در مرحله اي است كه دوران بلوغ و شكوفائي را پشت سر گذارده و وارد دنياي جواني شده است . در اوج جواني است و دو سه سالي به واقعه عاشورا نمانده است . مقدمات حركت و قيام امام حسين (عَلیهِ السّلام) فراهم است و او منتظر است حادثه جديدي پيش آيد تا به قيام خود سروسامان دهد و امام سجاد (عَلیهِ السّلام)و برخي از نزديكان امام از اين جريانات خبردارند.

دوران جواني ايشان از حساسترين دوره هاي حيات و از دشوارترين مراحل زندگي امام سجاد (عَلیهِ السّلام)است . دوره ايست گرچه بس كوتاه ولي بيشترين و پر دامنه ترين سطور زندگي در آن رقم خورده است.

 

اطلاعات بیشتر

نوع فایل

word

تعداد صفحات

149

حجم فایل

329 کیلوبایت

نقد و بررسی‌ها

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “مقاله سیری در زندگی عبادی سیاسی امام سجاد”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.