ما امروزه در دوراني بسر ميبريم كه مشخصات بارز آن را ميتوان افزايش جمعيت، شهرنشيني، گسترش مؤسسات و پيچيدگيهاي تكنولوژي در ارتباطات دانست و اين موارد بيش از پيش جوامع و انسانها را به هم نزديك كرده و باعث شده تا آنها در … پیشنهاد می کنیم ادامه این مطلب مفید و ارزشمند را در مقاله بررسی و مقايسه ميزان استرس و تجربه استرس در بين معلمين زن دنبال نمایید. این فایل شامل 121 صفحه و در قالب word ارائه شده است.
مشخصات فایل بررسی و مقايسه ميزان استرس و تجربه استرس در بين معلمين زن
عنوان: بررسی و مقايسه ميزان استرس و تجربه استرس در بين معلمين زن
فرمت فایل : word (قابل ویرایش)
تعداد صفحات : 121
حجم فایل : 68 کیلوبایت
بخشی از مقاله بررسی و مقايسه ميزان استرس و تجربه استرس در بين معلمين زن را در ادامه مشاهده خواهید نمود.
مقدمه:
از آنجايي كه عصر حاضر را دوران اضطراب و استرس ناميده، پيچيدگيهاي جاري جامعه بشري، سرعت تغييرات و بيتوجهي نسبت به زمينههاي مذهبي و ايدئولوژيك و نظام اجتماعي و عاطفي خانواده براي افراد و اجتماع بشري تضادها و تعارضهاي تمدن بشر و ارتباطات اجتماعي استرسهاي تازهاي نيز پديد آورده است كه مقابله با آنها براي هر فردي لازم و ضروري است. از طرفي نيز همه استعدادهاي عظيم و كشف نشدهاي براي رشد و تكامل و دگرگوني، توانايي يافتن معاني ژرفتر، دست يافتن به توفيق يشتر در زندگي بهرهمنديم. بنابراين استفاده از توانائيهاي و استعدادها براي مقابله با انواع استرسهايي كه در زندگي روزمره برايمان پديد ميآيد، امكانپذير ميباشد.
مفهوم استرس
در سال 1936، پروفسور هانس سليه اهل مونترال اولين رساله خود را در مورد واكنشدهنده منتشر ساخت، نامبرده در آوريل و در 1948 در مجموعهاي از كنفرانسهايش در كالج فرانسه و سپس در ژوئن 1950 در بيمارستان لانيك سندرم عمومي سازگاري (S.G.A) را با جنبههاي بيوشيميايي و مكانيسمهاي هورمونياش بيان كرد (هيپوفيز غدد فوق كليوي سينه قند كرشه كه بسياري از پژوهشگران پيش از او، اختلال ارگانيسم را به هنگام پاسخ به تهاجمات محيط خارج بيان كردهاند:
– نظر كاريوكلارنيك مربوط به داستين، وي واكنشهاي بافتي مربوط به واكنشهاي هشداردهنده را در دستگاه لنفوئيد، تيموس مشاهده كرد:
نظريه راسل داپيگز آماس منسوج نرم، در سال 1932 كانن «ترشح سريع آدرنالين را به عنوان پاسخ در برابر ترس و خشم» متذكر شود. نامبرده در كتاب خود تحت عنوان «فروتن» مكانيسمهاي متفاوتي را كه سبب ثبات ميزان قند، پروتئينها، مواد چربي، كلسيم، اكسيژن، حالت خنثي و درجه حرارت خون ميشود تحليل ميكند. كانن تحليل سيستماتيك پديدههاي سازگاري را كه براي حفظ حيات در برخي شرايط ضروري هستند، بنيان نهاد، با اين همه سليه تأكيد ميكند كانن هرگز نقش هيپوفيز يا قشر غدد فوق كليوي را به منظور بررسي واكنشهاي غيراختصاصي سازگاري، در مقابل هرگونه تقاضاي محيطي و نيز جدا كردن سندرمي كه در برابر اثرات مختلف آن، يكسان است، مورد مطالعه قرار نداده است. پي.اي.روكس والكساندر- جي يرسين در انستيوپاستور خاطرنشان ساختند كه در خوكچه هندي مبتلا ديفتري غدد فوق كليوي غالباً متورم و دچار خونريزي است ولي كاوشهاي آن از حداين يافته فراتر نرفت. (كوپر، 1373، ص 40)
اين پژوهشگران در مجموع استرس را، دست كم در برخي از جنبههاي آن، احساس كردند و با آنها را به اثبات رساندند. يك فرانسوي به نام رئيس در سال 1943، پديدههاي است ولي كاوشهاي آن از حداين يافتهها فراتر نرفت.
اين پژوهشگران در مجموع استرس را، دست كم در برخي از جنبههاي آن، احساس كردند و يا آنها را به اثبات رساندند. يك فرانسوي به نام رئيسي در سال 1934، پديدههاي واكنشي غيراختصاصي را، تحت عنوان سندرم تحريك شرح داده است كه البته با تغييري متفاوت به توضيحات سيله بسيار نزديك است. اكتشافهاي مهم، غالباً تصادفي ميافتد، به شرطي كه براي دريافت قوانين پوشيده و بسدت آوردن حقيقت، قضاياي القا كننده با ذهن تصميمدهنده تلاقي كند. (پيرلو، 1371، ص 28 و 29)
استرس را هر چند بطور مشخص ميتوان زائيده تمدن صنعتي و شهري شدن دانست، اما هيچ دوره از تاريخ انسان و زندگي فرد را نميتوان سراغ گرفت كه با استرس همراه نبوده باشد، تنها ميتوان گفت كه بتدريج از ماهيتي فيزيكي مانند گرسنگي، سرما، بلاهاي طبيعي، مرگهاي دستهجمعي و زودرس تبديل به ماهيت رواني و اجتماعي شده است.
ديرينه پرداختن به استرس را ميتوان با ديدگاه دوگانه انگاري تن و روان و تأثيرات هر يك بر ديگري در نظريات افلاطون و ارسطو مربوط دانست.
از قدماي انديشمند ايراني، ابوعليسينا كاملاً با موضوع استرس واثرات آن بر جسم آشنا بوده است. علاوه بر اين در پزشكي قديم ايران تأثير عوامل محيطي بر بيماريهاي تحت عنوان اعراض نفساني مورد نظر بوده است. (قريب 1371، ص 187)
از نظر واژهشناسي، استرس كلمه يوناني است كه در قرن 17 به معناي سختي و دشواري بكار رفته است، در اواخر قرن 18 از استرس به معناي نيرو و فشار زياد و تلاش بسيار استفاده شده است. در سال 1910 سرعت بروز بسياري از آنژينهاي صدري (سكته خفيف قلبي) در بين مشاغلين يهود در محيطهاي كاري برخورد تند و هيجاني آنها دانست (كوپر، 1373، ص 97)
تعريفات استرس بنا بر نظريه تعاملي كه به روابط بين فرد و محيط تأكيد ميكند بيشترين تائيد را بخود اختصاص داده است از جمله:
نظر لازاروس كه استرس نتيجه فرآيند قضاوت ارزشي افراد از حوادث و موقعيتهاست، تعريف جامعي است. در توضيح اين مطلب بايد گفته شود كه وقتي فرد با حوادث و يا موقعيتهاي گوناگون روبرو ميشود، در گير فرآيند ارزشي در مورد آن حادثه يا موقعيت تا زمانيكه معني آن حادثه را درك كند و همچنين قضاوت ميكند كه آيا امكانات و توانائيهاي او به اندازه كافي هستند تا تقاضاهاي محيط را برآورده سازند در اينجا استرس نتيجه اين فرآيند قضاوت ارزشي ميباشد.
استرس نيروي قدرتمندي است با آثار مثبت و منفي. به آب رودخانهاي ميماند كه با ايجاد دس ميتوان آن را مهار و مورد بهرهبرداري قرار داد يا اينكه آنرا به سيل ويرانگري تبديل نمود. عليرغم اين نظر كه استرسهاي مفيد وجود دارد و قدري فشار رواني جهت ايجاد انگيزه در انسان ضروري است اما زماني كه از آن بحث ميگردد به نتايج منفي آن نگاه ميشود و منظور استرس مضر است. (الواني 1371)
فرهنگ جامع و روانشناسي و روانپزشكي (1373) استرس را چنين معني ميكند:
«هر چيزي كه در تماميت زيستشناختي ارگانيسم اختلال به وجود آورد و شرايطي ايجاد كند كه ارگانيسم طبيعتاً از آن پرهيز ميكند استرس شمرده ميشود. استرس ممكن است بصورت محركهاي فيزيكي، عفونتها، واكنشهاي آلرژيك و نظاير آن باشد يا بصورت تغيير در جو اجتماعي مرداني. اولي يك عامل استرسزاي فيزيولوژيكي است، دومي نه تنها با قدرت تهديدي كه اصولاً در عامل استرسزا نهفته است بلكه با كيفيت درك شخص از آن عامل ارتباط دارد. (صفحه 1449)
(الواني 1377) براي روشن شدن مفهو فشار عصبي ذكر چند نكته را ضروري ميداند: 1- استرس همواره به علت عوامل ناخوشايند و نامطلوب در فرد به وجود نميآيد. يك خبر مسرتبخش نيز ميتواند به اندازه يك حادثه ناگوار استرسزا باشد.
2- استرس را نبايد پديدهاي منفي در نظر گرفت بلكه ميزان مشخص از آن بعنوان محرك افراد لازم است.
3- استرس به مفهوم اضطراب نيست زيرا اضطراب جنبه رواني در حالي كه استرس صرفاًحالت رواني نيست و جنبه رواني تني دارد و بيماري جسماني نيز نيست زيرا بيماري داراي تظاهرات اختصاصي و غيراختصاصي است در حاليكه استرس تظاهرات غيراختصاصي يا عمومي دارد. در همين ارتباط جان لاكت (1374) اظهار ميكند: بدون استرس چيزي حاصل نميگردد و ميزان سالمي از آن جهت انسان ضروري است تا هر چيزي را بدست آورد. استرس پاسخي است كه فرد براي تطبيق با يك وضعيت خارجي متفاوت با وضعيت عادي به صورت رفتاري رواني يا جسماني از خود بروز ميدهد. (الواني 1371)
از حالت تعامل خارج ميشود و در نتيجه رابطه وي با دنياي پيرامونش دچار اختلال ميگردد.
استرس بعنوان پاسخ دروني
نظريهپرداز اصلي اين ديدگاه هانس سليه است، او در اواخر 1930 مقالهاي منتشر ساخت كه باعث تحول درك دانشمندان از استرس گرديد، دكتر سليه ابتداء آگاهانه از بكار بردن واژه استرس براي بيان حالتي كه تحقيق او كشف نموده بود امتناع ميكرد، اما متعاقباً نظرش را تغيير داد.
مهمترين جنبه حائز اهميت ديدگاه سليه اين بود كه وي كاربرد سنتي را ملغي ساخت او به تصوير استرس، برخلاف نماياندن آن بعنوان عامل يا نيرو، بعنوان نتيجهاي كه در اثر حضور عامل يا نيروي ديگري درون يك موجود زنده ايجاد ميشود توجه داشت. درك سليه از استرس در ارتباط با علم فيزيولوژي است كه ريشه در مراحل تكاملي وابسته به علم زيستشناسي موجودات زنده دارد. الگوي زيستشناسي سليه مبناي رويكردهاي ديگري به مسأله استرس قرار گرفته است (بلورچي 1367، ص 217) از نظر استرس پاسخ غيراختصاصي بدن نسبت به نيازهايي است كه در آن بوجود آمده است. براي درك اين تعريف نخست بايد مفهوم غيراختصاصي روشن شود.
هر نيازي در بدن حالت يگانه و خاص خود را دارد كه مختص آن نياز است. مثلاً هنگامي كه در معرض سرما قرار ميگيريم بدنمان ميسوزد كه گرماي بيشتري توليد شود، رگهاي خوني منقبض ميشوند كه گرماي كمتري از دست برود. هنگامي كه در معرض گرما قرار ميگيريم از دست دادن آب بصورت تعريق در سطح پوست، تأثير خنك كنندهاي دارد.
هر دارو يا هورموني اثرات خاص خود را دارد. داروهاي توليد ادرار، آن را افزايش ميدهند. هورمون آدرنالين نبض را تند و فشار خون را افزايش ميدهد و همزمان قند خون را بالا ميبرد. در حالي كه انسولين، قند خون را كاهش ميدهد با اين وجود بدون در نظر گرفتن تغييرات ايجاد شده تمام اين عوامل يك چيز مشترك دارند، آنها نياز براي سازگاري مجدد را افزايش ميدهند، اين نياز غيراختصاصي است و صرفنظر از اينكه مشكل چيست انطباق با آن ضروري است، به عبارت ديگر عواملي كه بر ما تحميل ميشوند علاوه بر اعمال اختصاصيشان، ايجاد يك نياز غيراختصاصي براي انجام كنشهاي سازگاري و ايجاد دبواره وضعيت بهنجار را در بر دارند كه اين مسأله، مستقل از فعاليتهاي اختصاصي آنها است. نياز اختصاصي براي فعاليت، ماهيت و اساس استرس است.
تصور اينكه مسائل متفاوتي مانند سرما، گرما، داروها، هورمونها، غم و شادي ميتوانند واكنش يكسان بيوشيميايي در بدن ايجاد نمايند مشكل است و مدتها طول كشيد تا وجود چنين واكنشهاي كليشهاي در پزشكي پذيرفته شد. (قريب، 1371، ص 81)
آنچه در بالا اشاره رفت نظريه سليه در مورد استرس بود. پژوهشگراني كه در زمينه فيزيولوژي هستند (مثلاً مالسون و سليه) استرس را بعنوان يك پاسخ يا يك واكنش و يا يك سازگاري كه معمولاً بدني است، نسبت به محركات محيطي و يا تغييري ميدانند. در حاليكه در گفتگوهاي معمولي و كلاً در زمينههاي روانپزشكي، روانشناسي و جامعهشناسي، استرس نه به عنوان يك واكنش بلكه به عنوان يك محرك در نظر گرفته ميشود. از ديدگاه سليه، استرس هميشه در زندگي شخصي عامل منفي بشمار نميآيد. در ديگاه او فقط زماني كه استرس، شخص را مغلوب ساخته و موجب ناراحتي وي ميگردد، آسيب رساننده است.
در اواخر دهه 1930 و اوايل 1940 سليه يك پاسخ پيچيده در آزمايشات حيواني را به يك سري وقايع آسيب رسان گزارش داد، اين وقايع شامل تزريق مواد آلوده، عفونت، ضربه، گرما، سرما و محركهاي عصبي بود و تغييرات همزمان با آنها يعني بزرگ و فعال شدن غدد فوق كليوي و تحليل غده تيموس و برآمدگي لنفها و ايجاد زخم معده رودهاي را مشخص ساخت (قراچهداغي، 1373، ص 72)
مراحل استرس
پاسخ افراد به تهديدات خارجي در سه مرحله نمود پيدا ميكند كه آن را به عنوان مراحل استرس ميدانند (الياسي، 1376 به نقل از هانس سليه 1973) فشار را به مانند حالتي توصيف مينمايد كه به طرز يك نشانگان خود را ظاهر ميسازد وهر عامل استرس اگر فشار كافي داشته باشد منجر به ايجاد واكنشي دردورن فرد ميگردد كه سليه (1974) آن را نشانگان سازگاري كلي ميداند وشامل مراحل زير است:
1- مرحله واكنش اخطار:
عبارت است از ازدياد ترشحات هورمونهاي بخش قشري غده فوق كليوي كه واكنشهاي شديدي همچون افزايش تنفس، رنگ پريدگي، ضربان قلب، فشار خون، عرق سرد و بهم خوردن تعادل بدن را دربر دارد.
فهرست مطالب مقاله بررسی و مقايسه ميزان استرس و تجربه استرس در بين معلمين زن, در ادامه قابل مشاهده می باشد.
- مقدمه 1
- بيان مسأله 3
- اهداف تحقيق 5
- سوالات تحقيق 5
- فرضيه هاي تحقيق 5
- اهميت و ضرورت تحقيق 6
- تعاريف نظري 7
- استرس 7
- معلم 7
- تجربه استرس 7
- تعارف عملياتي 7
- فصل دوم: ادبيات تحقيق
- مقدمه 10
- مفهوم استرس 10
- استرس بعنوان پاسخ دروني 15
- مراحل استرس 17
- مرحله واكنش اخطار 18
- مرحله مقاومت 18
- مرحله فرسودگي 18
- علل فشار رواني 19
- شرايط ايجاد كننده استرس 20
- عوامل فردي 20
- عوامل محيطي 22
- عوامل سازماني 24
- انواع استرس 26
- پاسخ هاي فيزيولوژيك بدن انسان به استرس 27
- استرس مثبت و منفي 29
- استرس طبيعي يا نرمال 30
- استرس شغلي 31
- نشانه هاي استرس شغلي 32
- مطالعات مربوط به استرس شغلي 33
- دلزدگي و استرس شغلي 34
- ابعاد گوناگون نقشهاي شغلي 35
- فشار ناشي از نقش 36
- استرس از نظر جنسيتي 37
- استرس زنان كارمند 38
- ديدگاه هاي نظري درباره استرس 39
- حمايت اجتماعي چه تأثيري ممكن است در استرس شغلي داشته باشد 44
- آيا تنها افراد خاصي هستند كه نمي توانند با استرس مقابله كنند. 45
- پيشينه تحقيق 46
- فصل سوم: روش تحقيق
- روش تحقيق 51
- جامعه آماري 51
- نمونه پژوهش 51
- ابزار پژوهش 51
- چگونگي جمعآوري اطلاعات 53
- روش آماري 53
- فصل چهارم: تجزيه و تحليل دادههاي آماري
- مقدمه 60
- تجزيه و تحليل دادههاي آماري 61
- فصل پنجم: بحث و نتيجهگيري
- نتيجهگيري 101
- محددويتهاي تحقيق 104
- پيشنهادهاي تحقيق 104
- فصل ششم:
- منابع و مأخذ 106
- نمونه پرسشنامه
در صورت تمایل شما می توانید مقاله بررسی و مقايسه ميزان استرس و تجربه استرس در بين معلمين زن را به قیمت 12000 تومان از سایت فراپروژه دانلود نمایید. اگر در هر کدام از مراحل خرید یا دانلود با سوال یا ابهامی مواجه شدید می توانید از طریق آدرس contact-us@faraproje.ir و یا ارسال پیامک به شماره: 09382333070 با ما در تماس باشید. با اطمینان از وب سایت فراپروژه خرید کنید، زیرا پشتیبانی سایت همیشه همراه شماست.
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.