0
0

دانلود مقاله بررسی و دلايل اثبات وجود خدا در فلسفه اسپيتوزا

618 بازدید

مطالعه و بررسي دلايل اثبات وجود خدا در فلسفه اسپيتوزا، اين نتيجه را به دست مي دهد كه مبناي پذيرش وجود خدا توسط او دلايلي است كه از فسلفة دكارت در اختيار داشته است. هر چند برخي از شارحين فلسفه اسپيتوزا براهين موجود در آثار او را بعضاً متفاوت دانسته‌اند… پیشنهاد می کنیم ادامه این مطلب مفید و ارزشمند را در مقاله بررسی و دلايل اثبات وجود خدا در فلسفه اسپيتوزا دنبال نمایید. این فایل شامل 43 صفحه و در قالب word ارائه شده است.

مقاله بررسی و دلايل اثبات وجود خدا در فلسفه اسپيتوزا

مشخصات فایل بررسی و دلايل اثبات وجود خدا در فلسفه اسپيتوزا

عنوان: بررسی و دلايل اثبات وجود خدا در فلسفه اسپيتوزا
فرمت فایل : word (قابل ویرایش)
تعداد صفحات : 43
حجم فایل : 32 کیلوبایت

بخشی از  مقاله بررسی و دلايل اثبات وجود خدا در فلسفه اسپيتوزا را در ادامه مشاهده خواهید نمود.

 

مطالعه و بررسي دلايل اثبات وجود خدا در فلسفه اسپيتوزا، اين نتيجه را به دست مي دهد كه مبناي پذيرش وجود خدا توسط او دلايلي است كه از فسلفة دكارت در اختيار داشته است. هر چند برخي از شارحين فلسفه اسپيتوزا براهين موجود در آثار او را بعضاً متفاوت دانسته‌اند[1] اما واقعيت اين است كه اصل و اساس اين براهين همان اصول موضوعه اي است كه او از آثار دكارت آموخته است. اين احتمال قوي به نظر مي رسد كه تفاوت استدلالهاي اسپيتوزا و دكارت در خصوص اثبات وجود خدا بيشتر مربوط به نتايجي باشد كه دو فيلسوف (و خصوصاً اسپيتوزا) از آنها استخراج كرده اند.

به هر حال صرفنظر از صحت و سقم اين سخن كه آيا دلايل اسپيتوزا متفاوت از استدلالهاي دكارتي اثبات وجود خدا هستند يا خير، در مجموع در اين زمينه چهار برهان يا چهار تقرير مختلف از يك برهان، در آثار فيلسوف مورد نظر ما قابل تفكيك هستند كه در اين قسمت به شرح آنها خواهيم پرداخت.

1- برهان اول

به نظر مي رسد با توجه به اشارات خود اسپيتوزا در آثارش مهمترين برهاني كه او براي اثبات وجود خدا بيان مي كند، برهاني است كه اكنون قصد بيان آن را داريم. اين برهان مبتني بر اين اصل است كه در گفتن اينكه چيزي مندرج در طبيعت يا مفهوم چيزي است به منزله اين است كه بگوييم آن دربارة اين چيز صادق است[2].»  به عنوان مثال اگر ما مفهوم سه ضلعي را مندرج در طبيعت يا مفهوم يا ذات مثلث مي دانيم اين بدين معني است كه مثلث هاي موجود در جهان هم سه ضلعي هستند. مقدمه دوم اين برهان اين است كه طبق تعريف اسپيتوزا از مفهوم خدا، «وجود ضروري مندرج در مفهوم خداست»[3]

بنابراين، در مورد خدا ميتوان گفت كه «وجود ضروري در اوست يا اينكه او موجود است[4].»

اين برهاني است كه اسپيتوزا آن را برهان لمي مي داند و به واسطة آن با توماس آكوئيناس كه معتقد به عدم امكان اقامه برهان لمي در اثبات وجود خداست، مخالفت مي ورزد. همين برهان در قضيه 11 از كتاب اخلاق به اين صورت بيان شده است كه «خدا يا جوهر كه ؟؟‌از موجود است.»[5] برخي از شارحين آثار اسپيتوزا با تبديل اين استدلال به قياسي شرطي آنرا به اين صورت توضيح داده اند:

«اگر تصور واضح و متمايزي داريم از خدا چونان موجودي كه ماهيتش متضمن وجود است، پس خدا را مستقيماً ادراك مي كنيم.

اما تصور واضح و متمايزي داريم از خدا چونان موجودي كه ماهيتش متضمن وجود است. پس وجود خدا را مستقيماً ادراك مي كنيم[6].

تفسير استاد محسن جهانگيري مفسر و منتقد آزاد آسپيتوزا در كشور ما ، نيز مشابه تبيين فوق است. ايشان معتقدند : «اين برهان را ميتوان به صورت قياس شرطي زير درآورد:

هرگاه از خدا به عنوان موجودي كه ذاتش مستلزم وجود است، تصوري روشن و متمايز داشته باشيم،‌وجود او را مستقيماً ادراك خواهيم كرد. اما از خدا به عنوان موجودي كه ذاتش مستلزم وجود است تصوري روشن و متمايز داريم. پس وجود او را مستقيماً ادراك مي‌كنيم. البته اين قياس با قياس ديگري تكميل مي شود به اين صورت كه هر چيزي را كه مستقيماً ادراك كنيم موجود است، آن موجود است. خدا را مستقيماً ادراك مي كنيم كه موجود است. پس خدا موجود است. يعني كه با نوعي از علم متقين به وجود خدا معرفت داريم[7].»

بنابر چنين تفاسيري از اين برهان است كه كساني مانند ويليام ارل و ولفين معتقدند كه چنين بياني صرفاً ابراز يك شهود عقلي از ماهيت و وجود ضروري خدا است و اسپيتوزا در اينجا در مقام گزارش اين امر است كه ما تجربه اي از خدا داريم و يا مي توانيم داشته باشيم كه در آن وجودش را براي ماهيتش ضروري تصور مي كنيم.

در مقابل بنابر تفسير ديگري كه از برهان وجودي اسپيتوزا بر اثبات وجود خدا كه توسط هارولدزوكيم ارائه شده است هدف اسپيتوزا از ارائه چنين بياني آوردن استدلال محكمي در خصوص وجود خدا بوده است. بنابراين برهان «بايد گفت ماهيت جوهر اقتضا مي كند كه موجود باشد و جوهري كه موجود نيست، اساساً جوهر نيست. يك جوهر ناموجود،‌يك امر متناقض با لذات است.

براين اساس شما يا بايد مفهوم جوهر را رها كنيد يا بايد بپذيريد كه جوهر يعني خدا، بالضروره موجود است. اما اگر شما مفهوم جوهر را كنار بگذاريد در آن صورت ناچاريد مفهوم حالت را نيز كنار بگذاريد. پس يا هيچ چيز وجود ندارد يا خدا بالضروره موجود است[8].

روشن است كه چنين تقريري از نظر اسپيتوزا، صرفاً با توجه به تعريف خاص فلسفه اسپيتوزا از دو اصطلاح جوهر و حالت ارائه شده است. جوهر در ديدگاه او دو شيئي است كه در خودش است و به نفس خودش به تصور در مي آيد، يعني تصورش به تصور شيئي ديگري كه از آن ساخته شده باشد، متوقف نيست.» و مقصود او از حالت «احوال جوهر يا شيئي است كه در شيئي ديگر است و به واسطه آن به تصور در مي آيد»[9]. با توجه به اين دو تعريف است كه او در اولين اصل از اصول متعارفه كتاب اخلاق مي گويد: «هر شيئي كه موجود است يا در خودش وجود دارد يا در اشياء ديگر[10].»  به عبارت ديگر هر چيزي كه وجود دارد يا جوهر است يا حالت . وجود حالت بدون وجود جوهر قابل تصور نيست. و از آنجا كه در فلسفه اسپيتوزا تنها يك جوهر وجود دارد و آن همان ذات لايتناهي خدا مي‌باشد بنابراين يا هيچ چيز وجود ندارد، يا خدا بالضروره موجود است. آنچه گذشت شرح استدلالي بود كه اسپيتوزا آنرا برهاني لمي دانسته و در مسأله اثبات وجود خدا كارآمدي بيشتري نسبت به ساير براهين براي آن قائل بوده است.

به هر حال روشن است كه وقتي در مورد روايت برهاني بيان اسپيتوزا بحث ميشود همانگونه كه فردريك كاپلتون نيز گفته است ما با شكلي از برهان وجودي ؟؟ كه در معرض حملات و انتقاداتي قرار دارد كه براهين وجودي قديس آنسلم و رنه دركات با آن مواجه بودند[11]. فهم چگونگي گذر از اين اعتراضات به واسطه تقريرهاي متفاوت فلاسفه‌اي همچون، آنسلم، دركارت، اسپيتوزا و ملاصدرا زمينة درك عميقتري از برهان وجودي را فراهم خواهد آورد. در مورد اسپيتوزا، به احتمال قوي كساني مانند ولفن و ارل كه او را در هنگام بيان برهان وجودي ، در مقام گزارش تجربة ما از خدا مي دانند، سعي كرده اند كه روايت اسپيتوزايي برهان وجودي را از اين انتقادات نجات دهند. به هنگام بحث تطبيقي در مورد آراد اسپيتوزا و ملاصدرا ما تمركز بيشتري در اين خصوص خواهيم داشت.

برهان دوم :

برهان دومي كه اسپيتوزا در قضية ششم از كتاب «شرح اصول فلسفه دكارت و تفكرات مابعدالطبيعي» بيان كرده است همان برهاني است كه دكارت در تأمل سوم[12] از كتاب تأملات در فسلفه اولي اقامه نموده است. در اين برهان، وجود خدا از صرف اين واقعيت كه تصور او در ما موجود است از طريق برهان اني مبرهن شده است. براساس اين برهان «واقعيت ذهني هر يك از تصورات ما مقتضي علتي است كه همين واقعيت نه تنها ذهناً بلكه به صورت برابر يا برتر مندرج در آن است (طبق اصل متعارف نهم) اما با تصوري كه از خدا داريم (طبق تعريف دوم و هشتم) واقعيت ذهني اين تصور به صورت برابر يا برتر مندرج در ما نيست (طبق اصل متعارف چهارم) و ممكن نيست جز خدا در چيز ديگري مندرج باشد (طبق تعريف هشتم) بنابراين تصور خدا كه موجود در ماست ايجاب مي كند كه خدا علت آن باشد و در نتيجه (طبق اصل متعارف هفتم) خدا موجود است[13].

خلاصة‌ اين برهان به اين صورت است كه ؛ تصوري از خدا به عنوان موجودي مطلقاً نامتناهي كه علت خود است و داراي همة كمالات در حد اعلاي آن است در ما وجود دارد. از طرف ديگر ما محدود هستيم و نمي توانيم علت ايجاد اين تصور نامتناهي در خودمان باشيم. بنابراين علت آن تصور بايد در عالم واقع موجود باشد. بنابراين خدا به عنوان علت آن تصور، داراي وجود واقعي است. البته اين نكته لازم به ذكر است كه در مورد تصورات ديگري كه در ذهن ما وجود دارد نيز قطعاً چنين نيست كه وجود آنها در ذهن ما بي علت باشد، منتهي در مورد آنها،‌چون محدود و متناهي هستند اين فرضيه قابل طرح است كه مثلاً خود ما از طريق تخيل آنها را ايجاد كرده باشيم ولي در مورد تصور موجود نامتناهي چنين فرضيه اي قابل طرح نيست. البته اين امكان وجود دارد كه كسي بگويد اين تصور، تصوري سلبي است و نه ايجابي و وجودي تا نياز به علتي وراي خود داشته باشد كه در پاسخ به چنين اشكالي بايد توجه داشته باشيم كه قطعاً اسپيتوزا هم به تبع دكارت كه مي گويد : با وضوح معلوم است كه واقعيت در جوهر نامتناهي بيشتر است تا در جوهر متناهي[14]. اين تصور را تصوري ايجابي مي داند. حال اين سؤال مطرح مي شود كه آيا اين برهان متفاوت از برهان اول است. كوتاهترين شكل برهان اول اين است كه ذات (طبيعت) خدا متضمن وجود اوست و اين امري واضح و متمايز است. و جان كلام در برهان دوم نيز اين است كه مفهوم خدا متضمن وجود واقعي اوست. اگر از اسپيتوزا سؤال شود كه چرا ذات خدا متضمن وجود اوست چنانكه ملاحظه مي شود خواهد گفت اين امري واضح و متمايز است. اما اگر او بخواهد براي كسي كه نمي تواند اين وضوح و تمايز را درك كند اين مطلب را تبيين نمايد چه خواهد گفت؟ به نظر مي رسد حداقل يكي از راههاي تبيين اين مسأله كه گفته شود امكان ندارد چنين ذاتي با چنان تعريفي معلول علتي جز خودش باشد. اينجا ممكن است اين تصور پيش آيد كه پس برهان اول و دوم متفاوت از يكديگر نيستند. اما در خصوص تبيين تفاوت اين دو اسپيتوزا مي تواند بگويد در برهان دوم سخن بر سر اين نيست كه وجود امر لايتناهي عين تصور موجود لايتناهي در ذهن ما است و همين نكته است كه اين برهان را به برهاني اني تبديل مي كند. اما در برهان اول كه برهاني لمي است، اساس اين برهان اين است كه ذات خدا عين وجود خدا است. و از اين جهت است كه او مي گويد خدا علت خود يا موجودي خود تبيين است[15]. شايد اين تصور كه برهان اول و دوم كه شرحشان گذشت قابل تحويل به برهان واحدي هستند از طريق اين موضوع تقويت شود كه اسپيتوزا قائل به وحدت وجود و وحدت جوهر است و اشياء و امور موجود در عالم را به عنوان حالات آن جوهر واحد تلقي مي كند[16]. بنابراين ممكن است اين گمان پيش بيايد كه تصور موجود لايتناهي در ذهن ما نيز به عنوان حالتي از حالتهاي وجود خدا و آن جوهر لايتناهي،‌در ما است و حالت نيز وجودي مستقل از جوهر ندارد و در حقيقت رابطة اين دو رابطه اين همان است. يعني تصور جوهر لايتناهي در ذهن ما به تعبيري همان جوهر لايتناهي است كه در ذهن ما متجلي شده است كه البته ذهن ما نيز چيزي حالت ديگر از وجود و جوهر واحد نيست. بنابراين وقتي در برهان دوم گفته مي شود وجود خدا علت بودن تصوري از خدا در ذهن ما است،‌اين عليت از قبيل عليت جوهر نسبت به حالت است. «حالتي» كه هم وجودش متوقف بر وجود جوهر است و هم تصورش وابسته به تصور جوهر است[17]. اينجاست كه بايد قبول كرد كه تقرير اسپيتوزايي برهان دوم با تقرير دكارتي اين برهان حامل قابليتهاي متفاوتي است. در فلسفه دكارت عليت وجود واقعي خدا نسبت به تصور خدا در ذهن ما هرگز نميتواند مانند فلسفه اسپيتوزا تبيين شود. چرا كه دكارت ذهن انسان را جوهري جدا و متفاوت از خدا مي داند كه به دليل قصورش نمي تواند تصور موجود لايتناهي را در خود ايجاد كند اما در انديشه وحدت وجودي اسپيتوزا، ذهن انسان يك تجلي (حالت) از تجليات (حالات) الهي است كه جوهرة آن و نور آن وجود لايتناهي كه مشتمل بر تصور لايتناهي مي‌باشد، است. اينجاست كه برهان اسپيتوزا به انديشه ملاصدرا نزديك و از تفكر دكارت دور ميشود.

 

 

 

 

 

 

در صورت تمایل شما می توانید مقاله بررسی و دلايل اثبات وجود خدا در فلسفه اسپيتوزا را به قیمت 20900 تومان از سایت فراپروژه دانلود نمایید. اگر در هر کدام از مراحل خرید یا دانلود با سوال یا ابهامی مواجه شدید می توانید از طریق آدرس contact-us@faraproje.ir و یا ارسال پیامک به شماره: 09382333070 با ما در تماس باشید. با اطمینان از وب سایت فراپروژه خرید کنید، زیرا پشتیبانی سایت همیشه همراه شماست.

آیا این مطلب را می پسندید؟
http://faraproje.ir/?p=10306
اشتراک گذاری:
فراپروژه
مطالب بیشتر
برچسب ها:

نظرات

0 نظر در مورد دانلود مقاله بررسی و دلايل اثبات وجود خدا در فلسفه اسپيتوزا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.